ایران نوین

Tuesday, October 20, 2009

انفعال آ ذربا یجان حاصل ا ئتلاف دشمنان آزادی و تمامیت ارضی

آسمان دمکراسی و آزادی ایران زمانی زیبایی و نور پیروزی را در خود دیده است که رنگین کمان بی بدیل اقوام با رنگهای زیبا آنرا در بر گرفته باشند . نهضت مشروطه ایران ، این افتخار مشرق زمین آنگاه توانست کام ملت را با پیروزی شیرین نماید که جنبش ملی و فراگیر آزادیخواهی در جای جای کشور و در بند بند وجود تمام ایرانیان شکفت و از شمال تا جنوب ، از شرق تا غرب ملت ایران یکپارچه فریاد رهایی از اختاپوس استبداد را سر دادند تا زمین گیرش سازند . سرداران آزادیخواهی از آذربایجان تا بختیاری ، از خراسان تا خوزستان با حمایت از روشنفکران ، آزادیخواهان و روحانیان آزاده ، جان گرامی در کف نهاده با فداکاری حماسه ای افتخار آمیز و ماندگار خلق کردند . بر این حماسه و پیروزی بر استبداد آنجا مباهات و افتخار افزون می گشت که دمکراسی در پهنه فلات ایران به ثمر نشست و تفاوت آشکار ایران با سایر کشورهای منطقه عیان گشت تا کاردار بریتانیا در ایران ، هنگامی که با نمایندگان پارلمان کشورش دیدار داشت به آنان بگوید که تصور نکنید با داشتن مادر پارلمان های دنیا حجت دمکراسی بر شما تمام است ، مجلس مشروطه ایران مدرسه دمکراسی است .

هرگز نمی توان باور داشت ، پیروزی و رسیدن به استقلال و آزادی و افتخار ، بدون اتحاد تمامی ایرانیان حاصل می گردد ، تاریخ این کهن بوم و پیروزی نهضت های آزادی خواهانه در سایه این اتحاد گواهیست بر آن . امروز نیز جنبش سبز ملت ایران با نگرشی متمدنانه و با پشتوانه ای از خرد و اندیشه ، مسیری را طی می نماید که کمتر ناظری وجود دارد که از عظمت آن انگشت حیرت به دهان نگیرد و با تمام وجود مدح و ثنای آنرا نگوید .

نقض حقوق شهروندی ، ناکارآمدی اقتصادی و فشارهای روزافزون حاصل از آن ، برباد رفتن منابع ، ذخایر و منافع ملی ، سلب آزادی های بدیهی و همچنین خطر جنگ و تحریم در یک سوی ماجرا و بی حرمتی به آرا ملت و تقلب آشکار و ناشیانه از سر خشم ، در انتخاباتی که ملت برای رهیدن از خطر جنگ و با امید اصلاح ، غرور در زیر پا نهاده وارد کارزار انتخابات شدند سبب گردید که اینبار خطر نابخردی کاربدستان دولت کنونی بر دیگر خطرات افزون گشته تا عزمی شگرف با پذیرش تمامی هزینه ها برای تغییر وضع موجود در میان مردم پدید آید .عزمی که با حماسه حضور و هوشمندی قابل ستایش ، نه مطالبات تند و رادیکال مطرح ساخت و نه به حداقلها رضایت می داد. همین خرد و هوشمندی و پذیرش هزینه ، رهبران جنبش را پشت سر مردم و در مسیری بی بازگشت قرار داد تا افقی روشن و آینده ای پر امید پیش روی ملت ایران قرار گیرد .

اما همواره تقابل خرد آزادیخواهی با جریانی تمامیت خواه ، بی اخلاق ، بدون منطق و تا دندان مسلح ، موانع بسیاری را در برابر ملت بوجود می آورد . موانعی که از یکسو سرب داغ بر سینه حق طلبان می کارد و حنجره ای که آزادی و حقوق از دست رفته اش را نجوا می کند بخون پر می کند ، از سویی دگر زندان ، شکنجه ، تجاوز و خشونت عریان را برای ترساندن و عقب راندن مردم در پیش می گیرد . از سویی سرمایه های ملی را بی پروا در اختیار کشورهایی چون روسیه و چین و ... به باج می سپارد و از سوی دیگر برای جلوگیری از شعله ور شدن آتش آزادیخواهی در سراسر ایران ، دست به دامان تجزیه طلبان گشته تا مصلحت ماندگاری و حفظ قدرت خویش را بر منافع ملی و تمامیت سرزمینی ایران ترجیح دهد . اتحاد شومی که امروز در میان دشمنان آزادی و دمکراسی ایران برپا شده تنها با توسل به بیگانگانی چون روسیه که همواره ضربات مهلکی را در طول تاریخ بر این سرزمین وارد کرده اند محدود نمی شود و راز ماندگاری را در ائتلافهای نامیمون با هر گروه و جریان حتی تجزیه طلبان یافته اند .

در واقع آنان در پی آنند که با محدود ساختن اعتراضات در چند استان با رها ساختن تجزیه طلبان در سایر استانها از جمله آذربایجان ، هم خطر تجزیه ایران را که تاکتیکی برای به انفعال کشاندن برخی جریانات است را در دستور کار قرار دهند و هم با جلو گیری از گسترش اعتراضات در تمامی گستره ایران ، این مبارزات را فرسایشی و در نهایت کنترل نمایند . تجزیه طلبان نیز با افکاری بیمارگونه بر این باورند که با بسکوت کشاندن مناطقی چون آذربایجان ، این امکان برای آنان فراهم می گردد تا در آشفته بازار اعتراضات داخلی بسان عهد عتیق دروازه های شهر را ببندند و پرچم استقلال علم کنند ! و همچنان غافل از آنند که تجربه از دست رفتن بخش هایی از ایران با حمایت بیگانگان در گذشته ، چنان رسوایی و ننگی بر پیشانی حاکمان پیشین نهاده که هیچ حکومت ملی و مردمی در آینده حاضر به پذیرش چنین ننگی نخواهد بود و جامعه بین الملل نیز در برابر تجزیه طلبان موضع حمایتی نخواهد داشت .

این رفتار غیر مسئولانه ، مصلحت اندیشانه و بری از خرد ، مسئولیتی خطیر را پیش روی نیروهای سیاسی می نهد تا پا به میدان گذاشته ، معادلات دو سوی ماجرا را بر هم بزنند . هر چند شرایط تجزیه در ایران وجود ندارد و همواره مثال تجزیه طلبان همان مثال مرغ عزا و عروسی است و نگرانی آنچنانی از جدا شدن بخش هایی از ایران به دلیل غیر ممکن بودن وجود ندارد ، اما انفعال آذربایجان هم به روند حرکت آزادیخواهانه ملت ایران آسیب می رساند وهم در آینده برخی سودجویان و وابستگان هزینه هایی را برکشور وارد می کنند .

همه ما آگاهیم که در سراسر ایران و در شهرهای مختلف ، این حلقه کوچک فعالان سیاسی هستند که در سازماندهی اعتراضات و تجمعات نقش اساسی را بر عهده دارند و در مواقع حساس همگام با سایر شهرها در مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران سهیم می گردند ، اما شوربختانه به بازی گرفتن تجزیه طلبان از سویی و همچنین فشار و بازداشت فعالان سیاسی آزادیخواه برای ممانعت از سازماندهی اعتراضات ، علیرغم وجود شور ملی ، هوشیاری و پتانسیل مبارزات ملی و میهن پرستانه که نمونه ای افتخار آمیز از آن را در روز ملی خلیج فارس در آذربایجان با حضور صدها هزار نفر در تبریز شاهد بودیم سبب گشته این پتانسیل و شور ملی در خانه ها بماند تا دو جریان دولت دهم و تجزیه طلبان از آن به سود خود بهره برداری نمایند .

تردیدی نیست که شعارها ، خواسته ها و مطالبات جنبش سبز همگی در پی دستیابی به دمکراسی ، آزادی ، عدالت ، پیشرفت ، رفع تبعیض و رعایت حقوق برابر شهروندیست ، بنابراین عدم همراهی با این جنبش تحت هر بهانه ای نشان از پی گیری مطالباتی غیر از آن را دارد و به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و شاید همراهی و یا عدم همراهی با این جنبش به دلیل مطالبات آشکارش ، معیاری باشد برای سنجش صداقت فعالان سیاسی .

امروز انتظار ملت ایران از فعالان اصلاح طلب و نمایندگان آذربایجان در مجلس که روزگاری با سخنان آتشین بی پروا فریاد آزادیخواهی ملت ایران را از تریبون های مختلف به گوش همگان می رساندند و همچنین نیروهای ملی که هزینه های بسیاری را بجان خریده اند آن است که در این بزنگاه تاریخی به حمایت جنبش سبز برخیزند و موانع و خطرات پیش روی را از سر راه بردارند.


حمید رضا خادم

ایران

Monday, October 12, 2009

عمران و زیر ساخت های کشور در آستانه نابودی

پروژه های عمرانی ، دستاویزی در دست دولت و سپاه پاسداران برای پمپاژ قانونی بودجه کشور به درون خود و مصارف نظامی و گروهی

در برنامه ریزیهای اقتصادی و بودجه بندی سالانه کشورها ، عمران و سازندگی همواره یکی از تعیین کننده ترین و مهمترین بخش ها محسوب می شود . کثرت مشاغل و همچنین توسعه پایدار که از مهمترین دستاوردهای عمران محسوب می گردد همواره سبب می شود سالانه بودجه های کلانی در این زمینه که قاعدتا در کوتاه مدت نیز به سود دهی می رسند هزینه گردد و باور کارشناسان در این خصوص که عمران بعنوان یکی از چرخ دنده های تعیین کننده اقتصاد هر کشوری است را عملی سازند تا ماشین اقتصاد و پیشرفت از حرکت باز نایستد .

در یک پروژه ساختمانی بیش از یکصدوبیست نوع شغل وجود دارد ، از استخراج معادن گرفته تا تولید مصالح ، از تولید ماشین آلات تا حمل مصالح و اجرای ساختمان و ... و با همین گستردگی طیف های شغلی در اجرای ساختمان ، مشاغل تخصصی فراوان و همچنین غیر تخصصی که بخش عظیمی از نیروی کار کشور را شامل می شوند در سایه حرکت چرخ عمران کشور مشغول بکار گردند .

اساسا در هیچ کشوری حتی توسعه یافته ترین آنها هرگز دیده نمی شود که عمران و نوسازی متوقف گردد و همواره بر اساس نیاز جامعه و تحولات جهانی ، سوای از تاثیر بخشی در امر اقتصاد ، تقویت بخش خصوصی و ایجاد گردش مالی ، امنیت جامعه را در تولید انرژی ، استخراج نفت ، گاز ، معادن و همچنین ذخیره آب ، گسترش راه ها ، تولید برق ، گسترش ساختمانهای صنعتی همگام با پیشرفت صنعت و در نهایت سرپناه شهروندان تامین می نماید . حتی به گواه ماههای اخیر که بحران اقتصادی مشکلاتی را برای کشورها پدید آورد ، آمریکا با افزایش بودجه پروژه های عمرانی و مشغول شدن طیف گسترده ای از جامعه در آن و ایجاد گردش مالی ، از این طریق مسکنی نسبتا قوی در اقتصاد خود تزریق نمود تا عمران بعنوان نوشدارو در بحران اقتصادی مد نظر قرار گیرد . همچنین هنگامی که گزینه های سرمایه گذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه مطرح می گردد ، عمران به دلیل بازدهی زودهنگام ، اجرای سریع قابل برنامه ریزی و همچنین ریسک پایین و سود تضمین شده ، از اولویت های سرمایه گذاران خارجی می باشد . همین مزیت برای سرمایه گذاران داخلی نیز وجود دارد که می توان آنان را نیز در توسعه پایدار و آبادانی کشور سهیم نمود .

با این مقدمه و بیان اهمیت عمران در اقتصاد ، با توجه به اینکه سیاست های دولت آقای احمدی نژاد در این زمینه فجایع بزرگی را در کشور پدید آورده ، به گزارش هایی در این خصوص و تبعات این تصمیم های نابخردانه و سیاسی خواهیم پرداخت .

موقعیت اقلیمی ایران و شرایط خشک آب و هوایی و همچنین خشکسالی های پی در پی ، می طلبد که ایران به لحاظ ذخیره آب باران های فصلی ، در سد سازی و پروژه های ذخیره آب گام هایی را برای رفع این مهم بردارد و همانگونه که در بیست سال گذشته شاهد بودیم طرح های بسیاری نیز در این زمینه توسط مشاوران مطرح و عموما به اجرا گذاشته شد . ولی شوربختانه عدم کارشناسی دقیق در برخی پروژه ها و سو مدیریت و همچنین واگذاری پروژه ها به شرکت های تحت پوشش جهاد سازندگی ، بنیاد مستضعفان و سپاه پاسداران و همچنین نظارت غیر اصولی و نگاه غیر مسئولانه برخی نهادها ، نه تنها این پروژه ها را از توجیه اقتصادی خارج ساخت ، بلکه اسیب های جدی به منابع و سرمایه های کشور وارد نمود . در بخش میراث فرهنگی و محیط زیست آسیب ها به حدی جدی و اسفبار بود که ده ها اثر ارزشمند ملی در زیر میلیونها متر مکعب آب به نابودی کشیده شد . آثاری که اگر نمونه های حتی کم ارزشتری از آن در سایر کشورها قرار داشت با تمام امکانات از آن نگهداری می شد . سد باستانی جره با قدمتی بیش از 1600 سال در زیر دریاچه سد جدید جره رامهرمز مدفون گردید . بیش از یکصدوسی سایت باستانی در زیر دریاچه سیوند قرار گرفت و چندین کتیبه و سنگ نوشته با ارزش و تاریخی به زیر دریاچه سد کارون سه رفت که هرکدام به تنهایی ارزشی غیرقابل قیمت گذاری داشتند . در بخش محیط زیست نیز به دلیل مکان یابی نامناسب و همچنین عدم پیش بینی در احیا اراضی ، ضربات مهلکی بر پیکر محیط زیست کشور وارد گردید .

در شهرها که به دلیل ساخت سنتی و فرسودگی منازل ، مدارس ، بیمارستان ها و ... هیچگونه امنیتی وجود ندارد ، حتی اندک توجهی به آن نشده است و تنها در حد شعار و حرف و طرح باقی مانده است . گستردگی بافت فرسوده و عدم رعایت موازین شهرسازی و عدم بهره گیری از روش های نوین و مدرن ، در هنگام زلزله شرایطی پدید خواهد آمد که هموطنان ما مورد آماج و سنگسار آوار ساختمانی قرار می گیرند و فاجعه ای مخوف که حاصل رفتار غیرمسئولانه و نابخردانه و بری از اصول اخلاقی برخی مدیران کشور است ایجاد می گردد . شاید به راحتی بتوان گفت که میلیون ها نفر در زیر آوار خواهند ماند و به دلیل عدم رعایت اصول شهرسازی و مسدود شدن راه های دسترسی و امدادرسانی همگی تلف خواهند شد . در راه سازی همانگونه که شاهدیم سالانه حدود سی هزار نفر در تصادفات جاده ای کشته می شوند . وحشتناک بودن این آمار را آنجا می توان یافت که در حمله نظامی آمریکا به عراق ، در طول تمامی این سالها آمار کشته ها به میزان یکسال تصادفات جاده ای در ایران نبوده است ، این بدان معناست که در زمان صلح به دلیل نا امن بودن جاده ها ، پایین بودن سرانه راه ها و فرسودگی ناوگان حمل و نقل ، در ایران بیش از زمان جنگ در برخی کشورها تلفات وجود دارد . سرانه راه در کشور ایران در مقایسه با ترکیه ، یک پنجم می باشد . یعنی ایران به ازای هر هزار نفر دو کیلومتر جاده دارد . ترکیه ده کیلومتر ، آلمان نوزده و ژاپن بیست و دو کیلومتر .

با وجود این عقب ماندگی ها و شرایط خطیر و همچنین وجود پتانسیل های بی نظیر ، شاهدیم که سرمایه های ملی بجای امنیت بخشی به ملت و توسعه پایدار صرف عملیاتی بی حاصل ، پرهزینه و پردرد سر همچون پروژه هسته ای می گردد و یا اینکه صرف کشورهای رفیق یا برادر می شود و اگر معدود پروژه ای بخواهد اجرا شود به دست نظامیان غیر متخصص با مقاصدی غیر از عمران سپرده می شود .

سومدیریت در برنامه ریزی و ارائه طرح ها و همچنین سیاست بازی های مستمر در این بخش مهم از مدیریت کشور ، عمران و آبادانی را نابود و به تبع آن طیف گسترده ای از نیروی کار و همچنین بخش خصوصی را در بدترین شرایط ممکن قرار داده و نیروی نظامی حکومتی که برای تبدیل شدن به حزبی تمام عیار وارد اقتصاد گردیده ،در شرایطی انحصاری هرگونه فعالیت عمرانی را به زیر چنبره خود کشیده است .

جریانی که بجز ساختن خاکریز در طول جنگ و به آب انداختن پلهای شناور و همچنین کندن بوته های خشک بیابان بعنوان جاده ، فعالیت عمرانی دیگری نداشت ، با تجهیز خود و خرید ماشین آلات عمرانی از جیب دولت ، با آزمون و خطا و کاملا غیر تخصصی وارد بزرگترین و حساس ترین پروژه های عمرانی شد و هزینه های سرسام آوری را بر اقتصاد کشور تحمیل ساخت . برنامه ریزی غلط ، سومدیریت ، عدم رعایت اصول کارشناسی ، گزینش خودی و غیرخودی ، جایگزینی تعهد بجای تخصص ، نا آگاهی در اصول و بدیهی ترین مسائل مهندسی و ... کار را به جایی رساند که پروژه ای سه ساله پس از بیست سال به اصطلاح افتتاح گردد و تازه عیان می شد که رفع معایب و نقص های همان کار به اصطلاح پایان یافته خود پروژه پرهزینه و زمانبر دیگری است . سد "مارون" با سالها تاخیر در ساخت و با چندین برابر شدن هزینه های آن پس از آبگیری توسط جهاد مشخص شد که نشتی شدیدی در زیر بدنه وجود دارد ! به ناچار مخزن به سرعت تخلیه و با هزینه ای گزاف و مدتی بسیار طولانی رفع نقص شد . سد" دلواری " نیز که پروژه ای سه ساله بود با بیش از پانزده سال تاخیر و هجده برابر شدن هزینه ساخت از سال هفتادویک تا کنون به پایان نرسیده است . دوبار شکسته شدن فرازبند و نشیب بند سد" کارون چهار" خود به تنهایی بیش از چهارصد میلیارد ریال زیان به کشور وارد نمود . سد "کرخه" که توسط سپاه پاسداران انجام شد ، پس از اتمام مشخص گردید که نشت آب در تکیه گاه چپ به حدی است که امکان شسته شدن سریع سد در کوتاه مدت وجود دارد و در غالب پروژه ای جدید با مبلغی بیش از 1500 میلیارد ریال بعنوان مبلغ اولیه ، عملیات رفع نقص به یک شرکت خارجی واگذار گردید. سد" سیوند" که توسط مهندسین مشاور وابسته به سپاه پاسداران مکان یابی و طراحی شد به دلیل جانمایی بر روی آبرفتی به عمق یکصدوچهل متر که بعدها دیده شد هزینه های هنگفتی را وارد ساخت تا آب بندی و استحکام سطح زیرین که توسط مشاورین وابسته به سپاه دیده نشده بود خود به تنهایی معادل چند سد بزرگ هزینه ساز شود .

این موارد تنها به همین پروژه ها محدود نمی گردد و بطور قطع باید گفت که تمامی پروژه هایی که در دست نهاد سپاه قرار دارد به دلیل عدم پاسخگویی و برخورد از موضع قدرت نظامی – نه تخصصی – دچار همین مشکلات و یا بزرگتر از آن هستند و به دلیل طبقه بندی شدن مدارک و نظامی شدن پروژه امکان حضور در منطقه و یا مطالعه آن وجود ندارد .

با این تجربیات پرهزینه و وجود خطرات بسیار در امنیت جانی مردم ، در چهار سال اخیر شاهد آن هستیم که پروژه های عمرانی کشور روز به روز در حال کاسته شدن هستند ، پروژه های نیمه تمام که میزان آن بیش از هفتادهزار پروژه می باشد در دستورهایی که از سوی دولت نهم صادر گردید به تعطیلی کشانده شدند و سیل عظیمی از نیروی انسانی به بیکاران پیوستند و معدود پروژه های استراتژیک و همچنین پروژه های سودآور و بزرگ بدون انجام تشریفات قانونی به سپاه واگذار گردید و در واقع امنیت مردم و توسعه پایدار به فراموشی سپرده شد .

امروز که بیش از یکهزار و پانصد پروژه عمرانی در دست سپاه پاسداران قرار دارد و سایر پروژه ها که در دست بخش خصوصی است به تعطیلی رسیده است ،شرایط برای فضای رقابتی به دلایل فراوان عملا از بین رفته است و بخش خصوصی هیچگونه توانی برای برخاستن و حضور در سازندگی ندارد . از سویی در گذشته سپاه به دلیل معافیت از پرداخت مالیات و همچنین پرداخت بیمه پرسنل از کیسه دولت و همینطور در اختیار داشتن بودجه های کلان دولتی در خرید انواع ماشین آلات و دفاتر رایگان به لحاظ قیمت سطحی پایینتر از پیمانکاران بخش خصوصی داشت ، اما با برنده شدن و تسخیر پروژه و آغاز آن با اعمال نفوذ ، مبلغ به چند برابر افزایش میافت و آنگونه که خود می خواست و آنچه را طلب می کرد به اجرا می گذاشت و هیچ قانون و قدرتی توان توقف آنرا نداشت . از سوی دیگر چندی پیش شاهد بودیم که یک فوریت طرحی فاجعه بار از تصویب مجلس گذشت که کلیه طرح های عمرانی به نهادی به نام بسیج سازندگی واگذار گردد . آن نهاد این اختیار را دارد که پروژه را به هر شکل که صلاح بداند واگذار نماید . که این مصوبه نیز بجای خود فجایعی غیر قابل جبران به همراه دارد که از آن جمله می توان به :

تقویت نیروهای نظامی حکومتی ، افزایش بودجه جنگی به نام طرح های عمرانی و به تبع آن کاهش بودجه عمرانی ، نظامی کردن بخش عمده ای از بودجه کشور خارج از مصوبات تعیین شده ، ایجاد فضای سواستفاده و رانت و فساد ، عدم اجرای تخصصی و صحیح پروژه ها ، تحمیل هزینه های هنگفت به پروژه ها ، حذف رقابت در ارائه قیمت و گرانتر شدن پروژه ها ، حذف کنترل و حسابرسی ، فراری دادن سرمایه های داخلی و خارجی ، فراری دادن مغزهای مهندسی و مدیریتی ، تضعیف و حذف بخش خصوصی ، تعطیلی شرکتهای متخصص و با تجربه اجرایی ، افزایش بی کاری و در نهایت تعطیلی پروژه ها که از اکنون شاهد آن هستیم را ، اشاره نمود .

هدف جریانی که با دست های آلوده و با اهداف کاملا سیاسی و باج دهی به بخش نظامی ، این ماجرا را پی می گیرد کاملا واضح و مشخص است . مبالغ بسیار عظیمی که در بودجه سالیانه کشور قراردارد و به دلیل تصویب آن توسط مجلس شکلی قانونی به خود می گیرد از این راه به جریانی نظامی همسو با دولت کنونی واگذار می گردد و بدون نگاه مسئولانه به ملت و کشور و بی آنکه منافع ملی ، امنیت ، توسعه و آبادانی را در نظر داشته باشند قدرتمندتر شدن در موارد و رخدادهایی چون انتخابات ، کنترل خشونتبار حوادث پیش و پس آن و تسخیر ارکان اصلی قدرت را به صورت تمام عیار طلب کنند .


حمید رضا خادم

خلیج همیشگی پارس

Thursday, October 8, 2009

مهرگان روز ملی پیمان



به مناسبت شانزدهم مهر



مهرگان جشن بزرگ ملی ایرانیان، روز دادگری و راستی، و روز چیرگی سرشت نیک و درست ایرانی بر ستمگری و حکومت دروغ بیگانه اندیشان است. مهرگان روز پاسداری پیمان های اجتماعی و روز هشدار به پیمان شکنان است. مهرگان روز پاسداری از استقرار قانون مبتنی بر رای مردم و هشدار به قانون شکنان است.

ما این روز مهر و وفای به پیمان را به نام "روز ملی پاسداری پیمان" گرامی می داریم. یک ملت از پیمان مردمان به یکدیگر بوجود می آید، و وفای به این پیمان است که ملت را پایدار نگه می دارد. و وفای به پیمان مسئولان و نمایندگان مردم به ملت که خدمتگذار آنان باشند است که آنان را بر سر کار نگه می دارد. در این روز فرخنده مهرگان بود که فرشتگان به یاری کاوه آهنگر شتافتند تا مردمان ایران زمین را از گزند ضحاک ستمگر و خونخوار، که مغز جوانان برومند ایرانی را خوراک مارهای برآمده از شانه هایش می کرد، برهانند و او را دستگیر و در کوه دماوند زندانی کنند

ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید در این روز خجسته، پاکشویی تن و روان کنیم. پاکشویی کنیم تا خود را از هرگونه آلودگی کهنه ذهنی چون دروغ، خشم، حسد، آز، کینه و انتقام جویی بزداییم. آنگاه با خدای خود و با یکدیگر هم پیمان می شویم که سه شعار ایرانی پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را سرمشق زندگی خود کنیم. هم پیمان می شویم تا دروغ و ریا و خشونت و فساد را از میهن خود برانیم و راستی و درستی و شایسته سالاری را جانشین نماییم. هم پیمان می شویم که در این راه هرگز در برابر زر و زور و فریب و فساد تسلیم نشویم. هم پیمان می شویم که نوکری هیچ بیگانه و بیگانه اندیش را علیه منافع ملت و میهنمان نپذیریم؛ و هم پیمان می شویم که بخواهیم فقط ایرانی باشیم. ما باید چنان ایرانی باشیم تا همه مردم جهان آرزو کنند ایرانی باشند.

امروز فرشتگان ما نسل جوانان ما، دانشجویان و زنان مبارز ما، هستند؛ وما ملت ایران در این روز خجسته هم پیمان می شویم که تا حق آزاد و آزاده زیستن، حق ایرانی زیستن، را بازپس نگیریم آرام ننشینیم.



کورش زعيم


مهر 1388 16


Thursday, October 1, 2009

نوروز جهانی شد

پس از سال ها انتظار و ارائه درخواست ثبت جهانی نوروز به سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد - یونسکو - سرانجام هشتم مهر ماه مهمترین جشن باستانی ایرانیان به ثبت جهانی رسید.

درخواست ثبت نوروز به عنوان میراث غیر ملموس جهانی تقاضای مشترک کشورهای ایران، هند، جمهوری آذربایجان، ازبکستان، قزاقستان، پاکستان و ترکیه بود.

ثبت جهانی نوروز با نمایندگی ۷ کشور از کشورهای برگزار کننده این مراسم و مدیریت ایران در ابوظبی پایتخت امارات متحده عربیانجام شد. اما در این میان جای دو کشور مهم برگزار کننده نوروز یعنی افغانستان و تاجیکستان خالی بود.

بر اساس گزارش ها افغانستان به تازگی به کنوانسیون میراث ناملموس جهانی ملحق شده و نتوانسته خود را برای همکاری در این پرونده آماده کند اما به عنوان یکی از مهمترین کشورهای برگزار کننده نوروز سهم قابل ملاحظه ای در جهانی شدن این جشن دارد.




نوروز همواره عید سال نو در افغانستان بوده اما در دوره اشغال این کشور توسط ارتش سرخ و سپس تسلط طالبان بر این کشور، برگزاری آن با مشکلات و محدودیت هایی همراه بوده است.

با این همه اهتمام جهانی به مسائل افغانستان و همچنین توجه به آئین و رسوم این کشور پس از سقوط طالبان باعث شد که برگزاری نوروز هم در این کشور مورد توجه جهانی قرار گیرد و شناخت تازه ای از این جشن باستانی به دست دهد.

در عین حال دیگر کشور فارسی زبان منطقه یعنی تاجیکستان هم به دلیل این که عضو کنوانسیون میراث ناملموس جهانی یونسکو نیست، از حضور در این پرونده بازمانده است.

به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی و کسب استقلال کشورهای عضو آن تجلیل از جشن نوروز بجز تاجیکستان در کشورهای دیگر آسیای میانه، یعنی ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و ترکمنستان نیز جایگاه خاصی را کسب کرده است.

هرچند نوروز جشن ملی مردم آریایی محسوب می شود، ولی در طول تاریخ تجلیل این جشن در میان مردم ترک زبان منطقه آسیای مرکزی، یعنی ازبکها، قرقیزها، قزاقها و ترکمنها نیز رایج بوده است.

از جمله کشورهایی که در ثبت جهانی نوروز همکاری کرده اند ازبکستان است که جمعیت زیادی از این کشور از جمله در سمرقند و بخارا به زبان فارسی صحبت می کنند و دارای پیوند های قوی و مشترک فرهنگی با کشورهای منطقه از جمله ایران است.

به اعتقاد پژوهشگران، قلمروی که هم اکنون مردم آسیای مرکزی در آن به سر می برند، در گذشته مکان اصلی سکونت مردم آریایی بوده و این امر موجب گسترش چشمگیر سنت ها و آیین های نوروزی در میان مردم این منطقه شده است.

در آن سوی آسیای مرکزی و قفقاز یعنی در کشور های ترکیه و عراق هم کردهای این دو کشور نیز نوروز را جشن بزرگ خود می دانند و آن را گرامی می دارند.

هم اکنون بزرگداشت نوروز در کشورهای آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان در سطح دولتی صورت می گیرد و فرارسیدن آن با تعطیلی عمومی همراه است. دست کم بیش از ۱۰۰ میلیون نفر در جهان هر ساله در آغاز بهار نوروز را جشن می گیرند و و مراسم مربوط به آن را برگزار می کنند.

در سال های اخیر برگزاری نوروز جنبه جهانی تری به خود گرفته و برخی از شهرهای اروپایی نیز آن را به رسمیت شناخته اند اما در جالب توجه ترین آنها سفره هفت سین در کاخ سفید و پیام نوروزی رئیس جمهوری امریکا است که چند سالی است نوروز را به طور رسمی شادباش می گوید و از برگزاری آن در آمریکا که به تنوع فرهنگی این کشور کمک می کند، مباهات می کند


bbc.