ایران نوین

Friday, April 24, 2009

بهروز جاوید تهرانی را آزاد کنید


کارزار آزادی بهروز جاوید تهرانی



برای امضاء روی نام بهروز کلیک کنید

We endorse the بهروز جاوید تهرانی را آزاد کنید Petition to wide world.


کمیساریای عالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر



تصور کنید ده سال، بیست سال، یک عمر شلاق, شکنجه ,سلول انفرادی جانشین یک نوازش مهربانانه باشد. محروم بودن

از عشق مادر، فرزند، همسر و دوست، خود یک شکنجه روحی و روانی است که اگر آمیخته با شکنجه های جسمی باشد، غیر قابل تحمل خواهد بود، حتی برای یک روز.

تصورش حتی در ذهن انسان هم نمی گنجد. و این است سرنوشت زندانیان سیاسی در زندان های ضد بشری جمهوری اسلامی حاکم در ایران.

در زندان های مختلف ایران زیر نظارت دولت جمهوری اسلامی نه تنها قطع اعضای بدن، در آوردن چشم ها، شلاق زدن، سنگسار و اعدام صورت می پذیرد، بلکه زندانیان سیاسی جانشان کمترین ارزشی برای دولت حاکم ندارد.

اخیرا این نظام ضد بشری جسورانه اقدام به قتل های مشکوک زندانیان سیاسی بی پناه در زندان های ایران به ویژه زندان مخوف گوهر دشت و اوین کرده است.

طی ماه های اخیر دو زندانی سیاسی به طور بسیار مشکوک در این زندان ها به قتل رسیدند و هیچ کس پاسخگوی این جنایات نیست. امیر حشمت ساران زندانی سیاسی و امیدرضا میرصیافی وبلاگ نویس از جمله این قربانیان هستند.

بهروز جاوید تهرانی یک انسان، یک جوان و یک فعال حقوق بشر ایرانی است که بیش از ده سال است به جرم آزادیخواهی در زندان های جمهوری اسلامی گرفتار آمده و شکنجه می شود اما دست از مقاومت برنداشته است.

بهروز ماههای متمادی را در سلول های انفرادی بسر برده است و مورد وحشیانه ترین شکنجه ها توسط شکنجه گران زندان مخوف اوین بسر برده است و اکنون دو سال است که در زندان گوهردشت که به روایت زندانیان سیاسی که "اینجا آخر خط است" منتقل شده است. او همچنین زیر شکنجه های طاقت فرسا بسر می برد و ماه ها در بند 1 زندان گوهردشت که سلول های انفرادی در آن قرار دارد و محل شکنجه زندانیان است بسر برده است.

این آخرین نامه ای است که اوموفق شد بصورت پنهانی به خارج از زندان ارسال کند و در این نامه گفته می شود که او را تهدید به مرگ کرده اند و جانش در خطر می باشد.

xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx



.امروز سه شنبه 17 /1/1388 خورشیدی با رفتار غیر انسانی مامورین سالن ملاقات با خواهر بنده دیگر صبر من لبریز گردید .مامورین نه تنها مرا بشدت و به طرز توهین آمیزی بازرسی کرده و کوچکترین تکه کاغذ حتی شماره تلفن را از من گرفتند همین کار را بطرز بسیار توهین آمیزتر با خواهر بنده کردند .مامورین سالن ملاقات آقایان اسلامی ،احمدی ،خسروی و خانم شهبازی (مسئولین سالن ملاقات ) بدترین رفتاری را که می شد با خانواده بنده که برای ملاقات بنده آمده بودند اعمال داشتند .مسئولین سالن ملاقات برای لجبازی فقط 3 دقیقه فرصت صحبت کردن به من دادند. خواهر من پس از یک ماه موفق شد از تهران به کرج آمده و فقط 3 دقیقه با من حرف بزند .اعتراضات من و خانواده ام چیزی جزء خشونت بیشتر را در پی نداشت البته این مسئله از مدیریت و از مقامات بالای زندان دستور داده شده بود .

روزی که مرحوم حشمت ساران به طرز بسیار مشکوکی فوت کرد (به قتل رسید) مقامات حفاظت زندان از ما خواستند پیرامون این مطلب با هیچ کس صحبت نکنیم و به این موضوع دامن نزنیم و گرنه عواقب بسیار گسترده ای دامنگیرمون می گردد و همانگونه که همه شاهدید عکس این عمل را کردیم و از افشای جنایات آنان فروگزار نکردیم .

مدتهاست که دیگر به بیماریهای من در بهداری زندان رسیدگی نمی شود .بیماریهایی که بر اثر شکنجه های وزارت اطلاعات بر من عارض گردیده و بهداری زندان رجائی شهر از درمان آنچه ام.آر.آی و خروج از زندان نیاز است خوداری می کند .بیماریهایی که بر اثر ضربه به پشت سر من و آسیب دیدگی مخچه اکنون 50 در صد از بینائی من را از بین برده است . امروز رئیس سالن ملاقات در حضور خانواده ام گفت : ضد انقلاب عوضی، تو را هم می فرستیم پیش رفیقت ساران ,

مردم عزیزاکنون من بعنوان یک زندانی سیاسی که از قیام 18 تیر 1378 بیش از 10 سال است که در زندان بسر می برم راهی بجزء اعتصاب غذا برایم باقی مانده است؟

بهروز جاوید طهرانی
آخرین بازمانده قیام دانشجوئی 18 تیر در زندان رجائی شهر


xxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxxx

با توجه به پیشینه ی قتل های زنجیره ای زندانیان سیاسی در زندان های ایران ما با ثبت امضاهایمان، نگرانی شدید خود را نسبت به موقعیت بهروز جاوید تهرانی اعلام می کنیم و خواستار آزادی بی قید و شرط او می باشیم. بهروز جاوید تهرانی به درمان پزشکی احتیاج دارد و از لحاظ روحی باید در کنار عزیزانش باشد.

پاداش یک فعال حقوق بشر زندان، شکنجه و اعدام نیست. بلکه تقدیر نامه ای است که باید به او داده شود و ما با امضای این پتیشن از او به خاطر تمام رنج هایی که در ده سال گذشته متحمل شده است قدرانی می کنیم و همواره در کنارش هستیم تا روز آزادی اش.

همچنین ما امضا کنندگان، خواستار ارسال اعزام یک هیئت بین المللی زیر نظر سازمان ملل متحد و دیدبان حقوق بشر به این زندان ها در ایران هستیم تا به موقعیت زندانیان سیاسی در بند 1 زندان گوهر دشت و همچنین بند 209 زندان اوین رسیدگی شود و ملاقات هایی با زندانیان سیاسی که اسامی آنها را ما اعلام خواهیم کرد، بدون حضور زندانبان ها و ماموران نظام جمهوری اسلامی صورت گیرد.

نقض حقوق بشر در ایران بیش از 30 سال است که اجرا می شود و ما نگرانی شدید خود را نسبت به نقض حقوق زندانیان سیاسی و خطر جانی که آنها را تهدید می کند اعلام می داریم.

مسئولیت هر گونه خطر جانی نسبت به این انسان های شریف بر عهده ی رژیم فاشیستی اسلامی ایران است
جلادان دیوصفت اینجا دیگر تمام مرزهای انسانی را زیر پا گذاشته اند .دیگر هیچ راهی جزء اعتصاب غذاو پناه بردن به شما را نمی شناسم .





Balatarin

شکنجه وحشیانه توسط شیخ عیسی ، برادر حاکم شیخ نشین امارات

توحش عربی، دنیا را شوکه کرد







Balatarin

Tuesday, April 21, 2009

نصرت الله امينی يکی از نجات دهندگان تخت جمشيد درگذشت



جبهه ملی ایران درگذشت زنده یاد نصرت الله امینی، یک از چهره های برجسته نهضت ملی ایران و از یاران نزدیک و مورد اعتماد مصدق بزرگ را به ملت ایران و خانواده گرانقدر ایشان تسلیت می گوید.

زنده یاد نصرت الله امینی در دولت مصدق، نخست به سمت بازرس نخست وزیری و سپس به عنوان شهردار تهران برگزیده شد، و هنوز به علت خدمات ارزنده و ماندگارش بهترین شهردار تاریخ معاصر ایران بشمار می آید. وی همچنین وکیل خصوصی دکتر مصدق و یکی از وصی های او بود. نصرت الله امینی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران بود که در کنگره جبهه ملی ایران در سال 1341، دوباره به عضویت شورای مرکزی انتخاب شد.

پس از انقلاب 57، امینی برای مدت کوتاهی استاندار فارس شد و در همان زمان بود که در برابر اقدام خلخالی که قصد داشت با بولدوزر تخت جمشید را ویران کند، ایستاد و به نیروهای نظامی فارس آماده باش داد تا از این اقدام ضد بشری جلوگیری کنند.

تهران - یکم اردیبهشت 1388

شورای مرکزی جبهه ملی ایران:

ادیب برومند، دکتر مه لقا اردلان، مهندس عباس امیرانتظام، بانوفرشید افشار، دکتر داود هرمیداس باوند، مهندس مرتضی بدیعی، دکتر جهانشاه برومند، عیسی خان حاتمی، مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی، دکتر پرویز دبیری، جمال درودی، حسین راضی، غلامرضا رحیم، دکتر علی رشیدی، مهندس کورش زعیم، دکتر خسرو سعیدی، حسین شاه حسینی، حسن شهیدی، مهندس حسین عزت زاده، سرلشگر بازنشسته ناصر فربد، دکتر محسن فرشاد، اصغر فنی پور، حسن قدیانی، دکتر باقر قدیری اصلی، پریچهر مبشری، منوچهر ملک قاسمی، هرمز ممیزی، دکتر سید حسین موسویان، دکتر مهدی مویدزاده، دکتر علی اکبر نقی پور، ابوالفضل نیماوری



گفت یکی خواجه سنایی بمرد

مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد


بدینوسیله درگذشت" نصرت الله امینی " آخرین بازمانده کابینه دکتر محمد مصدق بزرگ را به آگاهی هم میهنان گرانقدر می رسانیم.

نصرت الله امینی حقوقدانی عدالت گرا،انسانی شریف،میهن دوستی مصدقی و آزادیخواهی راستین بود که در تمام زندگانی پر بارش به آرمانهای نهضت ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق وفا دار ماندو در زمان دولت ملی دکتر مصدق در شهرداری تهران ودر سمت ریاست سازمان تامین اجتماعی خدمات شایانی به ملت ایران ارائه داد.

در زمانیکه دکتر محمد مصدق به حکم دادگاه فرمایشی در تبعید به سر می برد، او از معدود کسانی بود که پیوسته به دیدارش می شتافت و در حد توان خویش او را یاری کرده و در شمار افراد مورد اعتماد او بود که وی را به وصایت خویش بر گزید .

شادروان نصرت الله امینی با بسیاری از شخصیتهای بزرگ هم عصرش از جمله زنده یاد"علی اکبرخان دهخدا، میرزا طاهر خان تنکابنی و بسیاری دیگر از شخصیتهای علمی و سیاسی خوش نام و مورد اعتماد ملت همراه و همنشین بود.

پس از انقلاب 57 ،کوتاه زمانی استاندار فارس بود ولی در اعتراض به مداخله های غیر قانونی کمیته ها و روحانیون و نهادهای فرا قانونی استعفا داد. وی در همان زمان کوتاه قاطعانه به پشتیبانی مردم غیور استان فارس از جمله کسانی بودکه در برابر تصمیم "خلخالی"و نیروهای تندروی مذهبی برای تخریب تخت جمشید ایستاد و گفت برای این کار باید از پیکر بی جان من بگذرند.

وی در زندگانی شخصی خود نیز انسانی درستکار و مقید به اصول والای اخلاقی بودو پیوسته در پی گره گشایی از کارهای فروبسته هم میهنانش می کوشید.

باری از مرگ گریزی نیست اما خوشا بر او که نام نیک و یادمانی نامیرا از فضایل اخلاقی برای نسل ما به جای گذاشت تا بدانیم که پیروان راستین دکتر محمد مصدق چگونه می زیند و چگونه در می گذرند.



از شمار دو چشم یک تن کم

واز شمار خرد هزاران بیش

یادش پایا و راهش پویا باد

دفتر پژوهشهای جبهه ملی ایران

دکتر علی حاج قاسمعلی ،دکتر حسین مجتهدی،مهندس آرش رحمانی ، مهندس حمید رضا خادم،مهندس آرش رحمانی




کسی که در اوج انقلاب برای جلوگيری از ويرانی تخت جمشيد به نيروی انتظامی فارس آماده باش داد و مقابل حجت الاسلام خلخالی و تندروهای ديگرايستاد و گفت:

برای چنین اقدام خائنانه ای، باید از روی جنازه ی من عبور کنند



نصرت الله امينی، يکی از شخصيت های سياسی و از حقوقدانان خوشنام ايران در سن 94 سالگی زندگی را وداع گفت او در سال 1915 ميلادی در اراک به دنيا آمد، در نوجوانی به تهران رفت، در دارالفنون ادبیات و زبان فرانسوی را آموخت، و سپس به دانشگاه نوبنیاد تهران رفت. در سال ۱٩٣٨ (۱٣۱٧) از دانشکده ی حقوق این دانشگاه فارغ التحصیل شد. وی از زمان دانشجویی کار خود را به عنوان نخستین کتابدار کتابخانه ی وزارت دادگستری آغار کرد، و بعدها به عنوان بازرس این وزارتخانه به کار خود ادامه داد. او مدتی نيز شهردار تهران بود و همچنين در کابينه دکتر مصدق رييس سازمان تامين اجتماعی بود. در سال 1970 همراه با همسر و فرزندانش ايران را ترک گفت و ساکن حومه واشنگتن در آمريکا شد. همزمان با انقلاب اسلامی به ايران رفت و در کابينه مهندس بازرگان به سمت استاندار فارس منصوب شد. ولی تنها يک ماه توانست در اين سمت بماند به اعتراض و نسبت به عملکرد انقلابيون استعفا داد و اندکی پس از آن دوباره به آمريکا بازگشت و تا پايان عمر در اين سرزمين ماندگار شد. در يک ماهی که او در فارس بود مصادف با تصميم حجت السلام خلخالی و انقلابيون تندروی اسلامی برای ويران کردن آثار باستانی و به ويژه تخت جمشيد شد. دکتر پرويز ورجاوند از تهران و ايشان در فارس به شدت مقابل اين ايران ستيزی ايستادند. نصرت الله امينی در حالی که مردم شيراز و مرودشت همراهی اش می کردند به نيروی انتظامی برای جلوگيری از ورود آن ها به تخت جمشيد آماده باش داد. و رسما اعلام کرد که مانع آن ها خواهدشد. و به اين ترتيب نام زنده ياد نصرت الله امينی اکنون به عنوان کسی که از تخريب تخت جمشيد جلوگيری کرد در تاريخ ما ثبت خواهد شد. شرح اين واقعه را از زبان خودشان و در مصاحبه ای که دو سال قبل با خانم فريبا امينی داشتند، اين گونه می شنويم: « خلخالی قاضی بدنام صادر کننده ی حکم اعدام ها و اوباش هایش، اعلام کردند برای ویران کردن تخت جمشید می آیند. من در عکس العمل به این گفته، در یک نطق رادیویی اعلام کردم برای چنین اقدام خائنانه ای، باید از روی جنازه ی من عبور کنند. به نظامیان هم دستور دادم، که برای ورود آنها به شیراز آماده باشند. اما پیش از اجرای مأموریت کثیفشان، به آنها دستور داده شد که به تهران باز گردند



کميته بين المللی نجات پاسارگاد









Balatarin

Sunday, April 12, 2009

محکوم کردن شلاق زدن دختر پاکستانی در ملاء عام






ما عمل وحشیانه شلاق زدن دختر هفده ساله پاکستانی توسط مردان بنیادگرای اسلامی در ملاء عام را در "سوات ولی" پاکستان محکوم می کنیم و بدینوسیله از دولت پاکستان و از آقای زرداری رئیس جمهور پاکستان می خواهیم که با تقبییح این عمل شنیع از طریق رسانه های عمومی پاکستان و با محاکمه مردانی که در شلاق زدن این دختر جوان بی پناه شرکت داشتند, از حقوق انسانی این دختر درمانده اعاده حیثیت بشود.
ضمنا" با توجه به خطر جانی ای که زندگی این دختر جوان را مورد تهدید جدی قرار داده است, مقامات دولت پاکستان را مسئول حفاظت از جان این دختر می دانیم.

جهت اعمال فشار بر دولت پاکستان در مورد نقض کامل حقوق بشر در حق زنان بی پناه, این اعتراض نامه (Petition) پس از جمع آوری امضا” بهمراه فیلم ضرب و شتم این دختر پاکستانی به سازمان های مهم جهانی زیر جهت محکوم کردن این عمل قرون وسطایی ارسال خواهد شد:

- دادگاه بین المللی
- سازمان ملل
- سازمان بین المللی حقوق بشر
- سازمان عفو بین الملل
- کاخ سفید, رئیس جمهوری آقای اوباما و خانم هیلاری کلینتون
- سفارت پاکستان در ایالات متحده
- سفارت ایالات متحده در پاکستان


Eternal Land
Organization for Cause of Democracy and Human Rights in Iran
A Registered Non-Profit Iranian Organization in the United States



Tuesday, April 7, 2009

آینده درخشان جنبش ملی ایران با حضور چنین جوانان آگاه و فرهیخته






دیدار اعضای دفتر پژوهش جبهه ملی ایران با آقای احمد خلیل الله مقدم



چندی پیش برخی از اعضای دفتر پژوهش جبهه ملی ایران متشکل از آقایان حاج قاسمعلی ، رضوی و خادم در منزل اقای خلیل الله مقدم، یکی از اعضای قدیمی جبهه ملی ایران و عضو هیئت اجرایی حزب ایران دیدار کردند. در این دیدار پیرامون مسائل تاریخی همچون کودتای 28 مرداد و تاریخچه حزب ایران و آینده ی سیاسی ایران بحث و تبادل نظر شد.

آقای مقدم در شرف سفر خود به اروپا برای تجدید چاپ کتاب پر ارزش خود به نام تاریخ جامع ملی شدن نفت در آلمان و فرانسه، به بحث و تحلیل در مورد مطالب کتاب خود پرداختند.

در پایان این نشست آقای مقدم از حضور چنین جوانان آگاه و پر شور در صفوف جنبش ملی ایران ابراز خشنودی نموده و آینده ای روشن را برای جنبش ملی ایران پیش بینی کردند.

آقایان مجتهدی و رحمانی که بدلیل سفر در این دیدار حضور نداشتند ضمن عذرخواهی از آقای مقدم برای ایشان آرزوی سلامتی و بهروزی نمودند که به ایشان ابلاغ گردید .




Balatarin

کنفرانس ارزیابی نتایج سیاسی، اجتماعی و تاریخی دولت بختیار / گزارش تصویری








برگزارکنندگان کنفرانس ((ارزیابی نتایج سیاسی، اجتماعی و تاریخی دولت بختیار به عنوان آخرین تلاش برای احیای قانون اساسی مشروطیت در ایران)) و بخش ((پرورش آکادمیک)) و ((بنیاد دانشگاهی دکتر محمد مصدق)) در دانشگاه نورت ایسترن ایلینوی و ((گالری و استودیو دی لاست)) به اطلاع می رسانند که دو نمایشگاه ویژه بشرح زیر به کوشش و سلیقه هنرمند و تصویر پرداز مقیم شیکاگو، آقای امیر نورمندی، در معرض دید شرکت کنندگان محترم خواهد بود. برگزاری این دو نمایشگاه بنابر پشتیبانی دانشگاه و دوستداران ((بنیاد دانشگاهی دکتر مصدق)) و ((گالری و استودیو دی لاست)) امکان پذیر شد ه است.




برای مشاهده بخش اول این گزارش تصویری اینجا کلیک کنید
برای مشاهده بخش دوم این گزارش تصویری اینجا کلیک کنید






Balatarin

Friday, March 27, 2009

تاريخ جامع ملی شدن نفت







احمد خلیل الله مقدم
در سال1307 خورشیدی در تهران به دنیا آمد. در سال های آغازین دهه بیست خورشیدی و به هنگام اشغال ایران توسط متفقین ، در اثر تمایلات ملی وجهت مبارزه با سلطه ی بیگانگان با عضویت در حزب ایران به تلاشهای سیاسی روی آورد.
در سال 1328 خورشیدی به جبهه ی ملی ایران که به رهبری دکتر مصدق تشکیل یافته بود پیوست.
پیش از کودتای 28 امرداد در روزنامه ی جبهه ی آزادی ارگان مرکزی حزب ایران به نویسندگی پرداخت که دامنه ی آن به روزنامه ی جوانان سوسیالیست وابسته به حزب ایران کشید.
پس از کودتای 28 امرداد در کمیته ی بانک ها وابسته به جبهه ی ملی به ویژه در کمیته ی بانک صادرات حزب ایران تلاش میکرد. در سال های 1339 تا 1341 خورشیدی هنگام اوج مبارزات حزب ایران و جبهه ی ملی وظایفی عهده دار بود؛ که پیرو آن از سال 1347 تا 1349 به روستایی دور افتاده در لارستان فارس تبعید گردید.از سال 1354 به بعد به فعالیت پیگیر و گسترده تر در حزب ایران ادامه داده و به موازات آن به نویسندگی پرداخت.
در سالهای 1356 و1357 به عضویت هیئت اجرایی حزب ایران برگزیده شد و مقالاتی چند در روزنامه ی جبهه ی آزادی ارگان حزب ایران منتشر کرد.
در شرایط بحرانی و جو ملتهب ماههای پایانی سال 1357 در کنار دکتر شاپور بختیار، با تفکر موجود در جامعه ی ایران و در جبهه ی ملی مبنی بر بیعت با آخوند و استقرار حکومت اسلامی مقابله و مبارزه کرد و مقالاتی در این باره در مجله ی امید ایران و روزنامه ی راه مصدق نوشت. پس از آنکه دفتر مرکزی حزب ایران در تهران در سال 1358 توقیف گردید وی ابتدا ناچار به زندگی و فعالیت مخفی و سپس ناگزیر به ترک ایران گردید.
احمد خلیل الله مقدم با انتشار نخستین کتاب هایش «تمدن سیاه» و «فساد مدرن » در سال های 1350 و 1352 به نقد مدرنیته ی تصنعی و وارداتی پرداخت. سپس با انتشار رساله های طنزآمیز «زنگ انشا»، «کابینه ی وحوش»، «محاکمه ی شیطان» و «طنز چیست» نظام سیاسی و فرهنگی حاکم را به نقد کشاند.
درسالهای 1356 و 1357 کتاب های «برای آگاهی نسل جوان»، «حادثه ی 9 اسفند1331»، «پژوهشی در کودتای 28 مرداد» و «تاریخ مبارزات ضدامپریالیستی مردم ایران» را منتشر کرد. «تاریخ جامع ملی شدن نفت» و «تاریخ مستند ایران و جهان» حاصل پنجاه سال تحقیقات تاریخی وی میباشند. به ویژه در خصوص جنبش ملی شدن صنعت نفت تحقیقات احمد خلیل الله مقدم از اهمیت به سزایی برخوردار است. وی با ظرافت و دقت عمل بسیار و به دور از داوری، حقایق مستند تاریخی را در اختیار خوانندگان خود قرار می دهد.



آدرس تمـــاس و سفـــارش کتـــاب



http://www.moghadam-ahmad.blogspot.com/






Balatarin