آسمان دمکراسی و آزادی ایران زمانی زیبایی و نور پیروزی را در خود دیده است که رنگین کمان بی بدیل اقوام با رنگهای زیبا آنرا در بر گرفته باشند . نهضت مشروطه ایران ، این افتخار مشرق زمین آنگاه توانست کام ملت را با پیروزی شیرین نماید که جنبش ملی و فراگیر آزادیخواهی در جای جای کشور و در بند بند وجود تمام ایرانیان شکفت و از شمال تا جنوب ، از شرق تا غرب ملت ایران یکپارچه فریاد رهایی از اختاپوس استبداد را سر دادند تا زمین گیرش سازند . سرداران آزادیخواهی از آذربایجان تا بختیاری ، از خراسان تا خوزستان با حمایت از روشنفکران ، آزادیخواهان و روحانیان آزاده ، جان گرامی در کف نهاده با فداکاری حماسه ای افتخار آمیز و ماندگار خلق کردند . بر این حماسه و پیروزی بر استبداد آنجا مباهات و افتخار افزون می گشت که دمکراسی در پهنه فلات ایران به ثمر نشست و تفاوت آشکار ایران با سایر کشورهای منطقه عیان گشت تا کاردار بریتانیا در ایران ، هنگامی که با نمایندگان پارلمان کشورش دیدار داشت به آنان بگوید که تصور نکنید با داشتن مادر پارلمان های دنیا حجت دمکراسی بر شما تمام است ، مجلس مشروطه ایران مدرسه دمکراسی است .
هرگز نمی توان باور داشت ، پیروزی و رسیدن به استقلال و آزادی و افتخار ، بدون اتحاد تمامی ایرانیان حاصل می گردد ، تاریخ این کهن بوم و پیروزی نهضت های آزادی خواهانه در سایه این اتحاد گواهیست بر آن . امروز نیز جنبش سبز ملت ایران با نگرشی متمدنانه و با پشتوانه ای از خرد و اندیشه ، مسیری را طی می نماید که کمتر ناظری وجود دارد که از عظمت آن انگشت حیرت به دهان نگیرد و با تمام وجود مدح و ثنای آنرا نگوید .
نقض حقوق شهروندی ، ناکارآمدی اقتصادی و فشارهای روزافزون حاصل از آن ، برباد رفتن منابع ، ذخایر و منافع ملی ، سلب آزادی های بدیهی و همچنین خطر جنگ و تحریم در یک سوی ماجرا و بی حرمتی به آرا ملت و تقلب آشکار و ناشیانه از سر خشم ، در انتخاباتی که ملت برای رهیدن از خطر جنگ و با امید اصلاح ، غرور در زیر پا نهاده وارد کارزار انتخابات شدند سبب گردید که اینبار خطر نابخردی کاربدستان دولت کنونی بر دیگر خطرات افزون گشته تا عزمی شگرف با پذیرش تمامی هزینه ها برای تغییر وضع موجود در میان مردم پدید آید .عزمی که با حماسه حضور و هوشمندی قابل ستایش ، نه مطالبات تند و رادیکال مطرح ساخت و نه به حداقلها رضایت می داد. همین خرد و هوشمندی و پذیرش هزینه ، رهبران جنبش را پشت سر مردم و در مسیری بی بازگشت قرار داد تا افقی روشن و آینده ای پر امید پیش روی ملت ایران قرار گیرد .
اما همواره تقابل خرد آزادیخواهی با جریانی تمامیت خواه ، بی اخلاق ، بدون منطق و تا دندان مسلح ، موانع بسیاری را در برابر ملت بوجود می آورد . موانعی که از یکسو سرب داغ بر سینه حق طلبان می کارد و حنجره ای که آزادی و حقوق از دست رفته اش را نجوا می کند بخون پر می کند ، از سویی دگر زندان ، شکنجه ، تجاوز و خشونت عریان را برای ترساندن و عقب راندن مردم در پیش می گیرد . از سویی سرمایه های ملی را بی پروا در اختیار کشورهایی چون روسیه و چین و ... به باج می سپارد و از سوی دیگر برای جلوگیری از شعله ور شدن آتش آزادیخواهی در سراسر ایران ، دست به دامان تجزیه طلبان گشته تا مصلحت ماندگاری و حفظ قدرت خویش را بر منافع ملی و تمامیت سرزمینی ایران ترجیح دهد . اتحاد شومی که امروز در میان دشمنان آزادی و دمکراسی ایران برپا شده تنها با توسل به بیگانگانی چون روسیه که همواره ضربات مهلکی را در طول تاریخ بر این سرزمین وارد کرده اند محدود نمی شود و راز ماندگاری را در ائتلافهای نامیمون با هر گروه و جریان حتی تجزیه طلبان یافته اند .
در واقع آنان در پی آنند که با محدود ساختن اعتراضات در چند استان با رها ساختن تجزیه طلبان در سایر استانها از جمله آذربایجان ، هم خطر تجزیه ایران را که تاکتیکی برای به انفعال کشاندن برخی جریانات است را در دستور کار قرار دهند و هم با جلو گیری از گسترش اعتراضات در تمامی گستره ایران ، این مبارزات را فرسایشی و در نهایت کنترل نمایند . تجزیه طلبان نیز با افکاری بیمارگونه بر این باورند که با بسکوت کشاندن مناطقی چون آذربایجان ، این امکان برای آنان فراهم می گردد تا در آشفته بازار اعتراضات داخلی بسان عهد عتیق دروازه های شهر را ببندند و پرچم استقلال علم کنند ! و همچنان غافل از آنند که تجربه از دست رفتن بخش هایی از ایران با حمایت بیگانگان در گذشته ، چنان رسوایی و ننگی بر پیشانی حاکمان پیشین نهاده که هیچ حکومت ملی و مردمی در آینده حاضر به پذیرش چنین ننگی نخواهد بود و جامعه بین الملل نیز در برابر تجزیه طلبان موضع حمایتی نخواهد داشت .
این رفتار غیر مسئولانه ، مصلحت اندیشانه و بری از خرد ، مسئولیتی خطیر را پیش روی نیروهای سیاسی می نهد تا پا به میدان گذاشته ، معادلات دو سوی ماجرا را بر هم بزنند . هر چند شرایط تجزیه در ایران وجود ندارد و همواره مثال تجزیه طلبان همان مثال مرغ عزا و عروسی است و نگرانی آنچنانی از جدا شدن بخش هایی از ایران به دلیل غیر ممکن بودن وجود ندارد ، اما انفعال آذربایجان هم به روند حرکت آزادیخواهانه ملت ایران آسیب می رساند وهم در آینده برخی سودجویان و وابستگان هزینه هایی را برکشور وارد می کنند .
همه ما آگاهیم که در سراسر ایران و در شهرهای مختلف ، این حلقه کوچک فعالان سیاسی هستند که در سازماندهی اعتراضات و تجمعات نقش اساسی را بر عهده دارند و در مواقع حساس همگام با سایر شهرها در مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران سهیم می گردند ، اما شوربختانه به بازی گرفتن تجزیه طلبان از سویی و همچنین فشار و بازداشت فعالان سیاسی آزادیخواه برای ممانعت از سازماندهی اعتراضات ، علیرغم وجود شور ملی ، هوشیاری و پتانسیل مبارزات ملی و میهن پرستانه که نمونه ای افتخار آمیز از آن را در روز ملی خلیج فارس در آذربایجان با حضور صدها هزار نفر در تبریز شاهد بودیم سبب گشته این پتانسیل و شور ملی در خانه ها بماند تا دو جریان دولت دهم و تجزیه طلبان از آن به سود خود بهره برداری نمایند .
تردیدی نیست که شعارها ، خواسته ها و مطالبات جنبش سبز همگی در پی دستیابی به دمکراسی ، آزادی ، عدالت ، پیشرفت ، رفع تبعیض و رعایت حقوق برابر شهروندیست ، بنابراین عدم همراهی با این جنبش تحت هر بهانه ای نشان از پی گیری مطالباتی غیر از آن را دارد و به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و شاید همراهی و یا عدم همراهی با این جنبش به دلیل مطالبات آشکارش ، معیاری باشد برای سنجش صداقت فعالان سیاسی .
امروز انتظار ملت ایران از فعالان اصلاح طلب و نمایندگان آذربایجان در مجلس که روزگاری با سخنان آتشین بی پروا فریاد آزادیخواهی ملت ایران را از تریبون های مختلف به گوش همگان می رساندند و همچنین نیروهای ملی که هزینه های بسیاری را بجان خریده اند آن است که در این بزنگاه تاریخی به حمایت جنبش سبز برخیزند و موانع و خطرات پیش روی را از سر راه بردارند.