ما به کشتار های دوران طلایی دهه 60 خو
گرفته بودیم و انتظاری جر آن نداشتیم ولی دهه 70 با این فریبدگی آغاز شد که دوران
سازندگی و اصلاح طلبی اینجاست و آزادی
کوچک نسبت به محدودیتها و خشونت های
گسترده دهه گذشته است، شاید روند متفاوت را در جمهوری اسلامی نوید می دهد.
ولی به زودی روشن شد که روش کشتن ها عوض
شده، کمیته ای حکم ترور مخالفان و منتقدان را توسط (( نیرو های خود سر)) بانجام میرساند. در میان
نخبگان و نویسندگان و فعالان سیاسی مدنی
که هدف قرار گرفته بودند داریوش و پروانه فروهر بر جسته ترین بودند، نه بخاطر
اینکه دیگران برجسته نبودند، بلکه برای این که ملی گرایی و میهن پرستی را هدف گرفته
بودند. وقتی یک نویسنده را ترور می کنند یعنی با قلم مستقل مخالف اند، وقتی یک
فعال مدنی را می کشند یعنی فعالیت اجتماعی
مستقل را متوقف می کنند، وقتی یک روزنامه نگار بقتل می رسد یعنی رسانه ها باید
مطیع باشند. ولی کسیکه تنها گناهش عشق به میهن
و هدفش مردم سالاری و سر بلندی کشور است، آنگاه ایران را می کشند، فرهنگ
ایران و بدتر از همه فریاد ملت را خفه می
کنند. کشتن داریوش و پروانه فروهر ماهیت راستین حاکمان را افشا کرده و این روز نباید
فراموش شود، ما با بزرگداشت چنین روزی باید نشان دهیم که ایران هرگز نخواهد مرد.
کورش زعیم 1 آذر 95
زندان اوین
No comments:
Post a Comment