ایران نوین

Tuesday, February 10, 2009

انقلابزدگی عمومی ٭

مقاله مهشید امیر شاهی در روزنامه آیندگان



چندی پیش دو نفر از آشنایان، كه هر دو از مبارزان جبههٌ ملی هستند و از شریفان این ملك، به من خبر دادند كه نشریه ای از پاریس رسیده است با عنوان: نامه ای سر گشاده خطاب به همهٌ مبارزان٭٭ و می خواستند بدانند كه من آن را خوانده ام یا نه. هنوز این نامه به من نرسیده بود (دو روز دیرتر رسید) قرار شد جمع شویم و آن را بخوانیم و احیاناً در باره اش صحبتی بكنیم.


در جمع شلوغ نامعقولی این كار انجام شد. من نامه را خواندم ولی بحثمان مجمل ماند. آنقدر بود كه آن آقایان، كه با بیشتر مفاد نامه موافق بودند، اعتقاد داشتند كه زمان نوشتن آن مطالب هنوز نرسیده است. پرسیدم: چرا؟ گفتند: آخر در این لحظات گفتن اینكه روحانیون صواب نیست كه خود را به سیاست آلوده كنند خطاست - این حرف ها را دیرتر باید زد. جواب به نظرم غیر منطقی آمد یا لا اقل من این منطق را قبول نداشتم. حرف های نامهبر حق بود و من برای زدن حرف حق زمان قائل نبودم. به علاوه تصورم این بود كه اگر زمانی برای زدن حرف حق لازم است، چه زمانی مناسبتر از اكنون

ولی خوب نظر دوستان جز این بود و من این اختلاف سلیقه را به این حساب گذاشتم كه آنها سیاستمدارند و من نیستم؛ آنها با تیز بینی سیاسیشان نكته ها می بینند كه من با نگاه سادهٌ لریم نمی بینم.

و حالا - با تأسف یا شعف، نمی دانم كدام - باید اعتراف كنم كه امروز، یعنی یكی دو ماهی بعد از این مقدمه، من از سیاستمداری دورتر از آن روز هم افتاده ام - چون امروز نه فقط زمان تحریر آن نشریه را زود نمی بینم بلكه دراین حسرتم كه چرا نامه ای سرگشاده به همهٌ مبارزان زودتر نشر نیافت و در این آرزوی عبث كه كاش از نوع آن نامه ها در آن زمان بیشتر نوشته می شد.

آن روز جز آن مقاله چیزی از این مقوله ندیدیم و حالا بر حسرت حیرت هم افزوده شده است: امروز در این حیرتم كه چرا بیشتر روشنفكران متعهد و مسؤل سكوت كرده اند. متعهد و مسؤل را با طنز به كار نبردم، چون اتفاقاً آنها كه تعهد و مسؤلیتشان طنز آمیز است هیچ كدام ساكت ننشسته اند، همه بحمدالله اخیراً طی مقالات و رسالات به دین مبین اسلام مشرف شده اند و شتاب دارند كه خود را در صفوف فشردهٌ دیگر تازه اسلام آورده ها جا كنند. شتاب از این باب كه مباد در این دنیا عقب و بی نصیب بمانند.

حیرت من فقط به سكوت روشنفكران ختم نمی شود - مثلاً در این حیرتم كه چرا اعضاء وزارت خارجه پی هم اعلامیه های انقلابی صادر می كنند. این آقایان تا زمان دولت تیمسار ازهاری هم آدم های سر به راه و پا به راهی بودند و شامپانی و خاویار به مزاجشان سازگار بود. چه شده است؟ دنیای وارونه ای داریم: سیاستمداران قدیم به جای آنكه عمل كنند در محضر آقایان روحانیون كسب فیض می كنند؛ روشنفكران به جای آنكه فیض برسانند سكوت می كنند؛ دیپلمات ها به جای آنكه سكوت كنند حرف می زنند.

از بقیهٌ حیرت ها و حسرت ها چه بگویم؟ از كدامش بگویم؟ از اینكه گمركچیانی كه تا دیروز در پناه دولت وقت برای رد كردن هر بسته و چمدان گوش من و شما را می بریدند و امروز ناگهان می خواهند دزد من و شما را بگیرند؟ یا از كارمندان تلویزیون كه در گذشته اوامر دولت های پیش را نه فقط بی چون و چرا بلكه با خوش رقصی اجرا می كردند و حالا برای دولتی كه فرمایش صادر نمی كند لب ورچیده اند و ناز می كنند؟ یا از نمایندگان مجلسی كه به این امید از مسند وكالت استعفا می دهند كه كرسی وكالت آینده شان را گرم نگهدارند؟ یا از روزنامه نگارانی كه دیروز مرعوب بودند و امروز هم متأسفانه مرعوبند؟ و یا از این آخرین حیرت و حسرت غریب و عظیم كه یك نفر، حتی یك نفر، در این ملك نیست كه صدا و یا قلمش را صریحاً و مستقیماً در دفاع از شاپور بختیار به كار برد؟ همهٌٌ اینها را نمی شود گفت، زیاده مفصل است و از حوصله (و احتمالاً سیاست فعلی) روزنامه ها خارج.

من تا امروز به هیچ روزنامه و نشریه ای مطلبی نداده ام كه حال و هوای سیاسی داشته باشد. شاید به این دلیل كه تا امروز در مملكتم به سیاستمداری چون شاپور بختیار برنخورده بودم كه بدانم سیاست الزاماً مغایر شرافت، صمیمیت و وطن پرستی نیست. من تمام این صفات، شرافت، صمیمیت، وطن پرستی، را در آقای شاپور بختیار سراغ كرده ام. به علاوه به سرافرازی و آزادگی او مؤمنم. من ایمان دارم كه اگر امروز او را از صحنهٌ سیاست مملكتمان برانیم خطایی كرده ایم جبران ناپذیر و نابخشودنی. من معتقدم كه این مرد عزیز این مرد عمل دارد فدای هیجان و غلیان عده ای و فرصت طلبی های عده ای دیگر می شود و اگر فدا شود اسف انگیزترین شهید حوادث اخیر خواهد بود.

من صدایم را به پشتیبانی از آقای شاپور بختیار با سربلندی هر چه تمامتر بلند می كنم، حتی اگر این صدا در فضا تنها بماند. من از تنها ماندن هرگز هراسی به دل راه نداده ام. ولی این بار می ترسم نه به خاطر خودم، بلكه به خاطر آیندهٌ این ملك و سرنوشت همهٌ آنها كه دوستشان دارم.



٭ این مقاله در بهمن ماه ۱۳۵۷ در آیندگان منتشر شد با عنوان كسی نیست از بختیار حمایت كند؟ كه انتخاب نشریه بود. عنوانی كه نویسنده به مقاله داده است: انقلابزدگی عمومی است.

٭٭ مقصود جزوه ای است كه در پاریس منتشر شد و آخوندان را از دخالت در سیاست منع می كرد


http://www.amirshahi.org/

اطلاعات ارسالی از ماهواره امید : زمین گرد است!

به دنبال دریافت اطلاعات ارسالی از ماهواره امید اعلام شد : زمین گرد است!


رئیس جمهور ضمن اعلام این خبر خوش فضایی آن را رخدادی بزرگ و افتخار آمیز در تاریخ کشورمان دانست و گفت: البته گرده گرد هم نیست، یه چیزیه تو مایه‌های تخم اسب حضرت عباس‌! وی سپس ادامه داد : ما از ابتدا هم حدس میزدیم که آلبرت نیوتن کاشف گردی زمین قربانی لابی صهیونیست شده بود. وی در جواب اعتراض حاضرین به این که اون گالیله بود که گفت زمین گرده, پاسخ داد: مگه گالیله اون نبود که تابلو می‌کشید ؟ جمعیت: نه، اون لئوناردو داوینچی بود، در این لحظه رئیس جمهور با تیز هوشی پاسخ داد: مالیدین ! لئوناردو رو که خودم میشناسم، همونه که فیلم تایتانیکو بازی کرد!

محمود احمدی نژاد در باب اهمیت صنعت هوا فضا در اسلام گفت: در صدر اسلام هم خیلی‌ به فضا اهمیت داده میشد که اوج این مساله رو در دو واقعه شق القمر و خطبه شقشقیه شاهد هستیم، مورد اول که احتیاجی‌ به توضیح نداره، و در شقشقیه هم روی بالا رفتن و بلند شدن تاکید شده که در اسلام خیلی‌ مهمه.

رئیس جمهور سپس شایعه ساخت ماهواره امید توسط کره شمالی‌ را شدیدا تکذیب کرده و اعلام کرد که فناوری تولید ماهواره امید کاملا بومی بوده و در ساخت آن تنها از حلبی کنسروهای یک و یک و قابلمه‌های ساخت ایران استفاده شده. محمود احمدی نژاد در پاسخ به سوال خبرنگاری که پرسید؛ آیا شما فکر نمیکنید که امروزه هر ننه قمری میتونه چنین ماهواره‌ای بفرسته فضا؟ گفت: این بزغاله رو کی‌ را داده اینجا ؟

دکتر رئیس جمهور سپس در تبیین فعالیتهای آینده ایران در این زمینه گفت: برای روحانی تر شدن فضای فضا، اقدام به تغییر نام برخی‌ از سیارات کردیم، در همین راستا نام سیارت بهرام و ناهید به ترتیب به ابوالفضل و رقیه سادات تغییر میکنند، رئیس جمهور همچنین از تغییر نام کهکشان راه شیری به بزرگراه شهید شیخ فضل الله نوری خبر داد.

دکتر احمدی نژاد در جواب خبرنگاران در مورد اهداف ماموریت ماهواره امید تشریح کرد: کار خاصی‌ قرار نبود بکنه! برای ما مهم این بود که یه چیزی هوا کنیم که کردیم، خیلی‌ هم به هدف و ماموریتش فکر نکردیم، همینکه اون بالا میچرخه خودش خیلی‌ باحاله! وی با بیان اینکه ماهواره امید تا این لحظه ۲۳ دور دور ما چرخیده گفت: جوانان انقلابی‌ و مومن ما می‌تونن در اوقات فراغت بشینن بشمرن که امید چند دور چرخیده دورمون، براش دست تکون بدن و بوق بزنن تا خستگی‌ از تنش بیرون بره! محمود احمدی نژاد در پایان اعلام کرد که ماهواره امید تا نابودی کامل اسراییل همچنان خواهد چرخید! گزارشها حاکیست جمعیت حاضر با شعار; دوچرخه, دوچرخه, قمر محمود میچرخه, حمایت خود را از رئیس جمهور ابراز داشتند.

پ.ن. مشخصات موشک سفیر ۲ (حمل کننده ماهواره امید) :

  • طول: دراز
  • قطر: خیلی‌ کلفت
  • وزن: ماشالا هیکل
  • نوع کلاهک: ختنه شده
  • موتور محرک: تندر ال ۹۰
  • سوخت: بنزین بدون سرب (با کارت سوخت ویژه)
  • سیستم ناوبری: فوتوشاپ
  • مدار گردش: قوس حوزوی ۳۶۰ درجه
  • ارتفاع: اون بالا بالا‌ها

محکومیت جلوگیری از برگزاری آیین سالگرد مهندس بازرگان و بازداشت های خودسرانه

به نام خداوند جان و خرد



سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران

جلوگیری از برگزاری آیین سالگرد مهندس بازرگان و بازداشت های خودسرانه آنجا را محکوم می کند





هم میهنان،



حاکمان تکیه زده بر اریکه قدرت، که تبلیغات غیرواقعی خود مبنی بر قدرت نمایی در عرصه بین المللی را فقط خود باور کرده اند، در عرصه داخلی چنان احساس ضعف و شکنندگی می کنند که خفقان و نقض حقوق شهروندی را بدون اندکی دغدغه و با شدت بیشتری ادامه می دهند. تازش به نهادهای مدنی، از جمله جنبش های دانشجویی، را همه روزه به بهانه های گوناگون در دستور کار خود قرار داده اند.

این همه تبلیغ و قدرت نمایی در عرصه بین المللی که خود نشانه فقدان قدرت واقعیست، نه تنها نتوانسته اندکی به اعتماد به نفس آنها بیافزاید، بلکه نگرانی از آینده چنان پریشانشان کرده که گویی رشته نگاه دارنده حاکمان جمهوری اسلامی به قدرت تنها به مویی بسته که حتی برگزاری آیین سالگرد مهندس مهدی بازرگان، نخستین رییس دولت انقلاب هم امنیت آنها را به خطر می اندازد و نمی توانند آنرا تحمل کنند.

در تاریخ هفدهم بهمن ماه، پس از جلوگیری از برگزاری آیین سالگرد مهندس مهدی بازرگان در حسینیه ارشاد توسط نیروهای انتظامی و امنیتی جمهوری اسلامی، هشت نفر از شرکت کنندگان این آیین را به نام های کورش دانشیار، مجید توکلی، حسین ترکاشوند، اسماعیل سلمانپور، از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و شفیعیان، پاکرخ و خانجانی از شرکت کنندگان را بطور خشونت آمیز بازداشت و به جای نامعلومی منتقل نمودند.

سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران، ضمن محکومیت جلوگیری از برگزاری آیین سالگرد مهندس مهدی بازرگان و بازداشت های صورت گرفته در آن، انزجار خود را از این نوع برخوردها اعلام نموده و خواستار آزادی بازداشت شدگان در این آیین و پایان دادن به رفتارهای قرون وسطایی حاکمیت در برخورد با دگراندیشان می باشد .



سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران

21 بهمن ماه 1387 خورشیدی

Friday, January 30, 2009

بیانیه سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران

بیانیه سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران

در پشتیبانی از دفتر تحکیم وحدت



به نام خداوند جان و خرد

هم میهنان،

در سه دهه اخیر هیچگاه جریانها و سازمانهای دگراندیش، از تیغ ارتداد و غیر قانونی شدن توسط حاکمان برقدرت نشسته جمهوری اسلامی در امان نبوده، هرگاه بیان حقایق، پیگیری منافع ملی و اعتراض به حاکمان در تضییع حقوق ملت و آزادی مطرح گردیده، با احکام فراقانونی و "الهی!" موجبات سرکوب را در کشور فراهم نموده، فرزندان برومند این سرزمین را به بند می کشانند.

سه دهه اختناق، ظلم، از دست رفتن سرمایه های ملی، فرصت سوزی، فساد، نقض حقوق بشر، تبعیض و درجه بندی شهروندان، تبعیض جنسیتی، اعدام و حذف دگراندیشان، بی لیاقتی و بی مسئولیتی در برابر ملت و کشور، امروز ایران را به مرز ورشکستگی کشانده و ما بر این باوریم که نتیجه این رفتارهای غیر مسئولانه برای ایران، تبعاتی کمتر از یک جنگ ویرانگر نداشته است.

در شرایط نا بسامان امروزی، میهن عزیزمان که همچو سالیان اخیر، چشمان آزمند بدخواهان، سرمایه ها و منافع ملی این مرز و بوم را نشانه رفته، فرزندان برومند ایران زمین درنگ را جایز ندانسته، دست در دست یکدیگر، تلاشی خستگی ناپذیر برای گسترش عشق و آگاهی به میهن و ملت ایران را با شجاعت و درایت بر این خاک می گسترانند. ایران گرفتار آمده در چنبره استبدادی که همواره منافع ملی کشور را در معرض خطر و ملت ایران را در سخت ترین شرایط قرار داده است، امروز نیازمند خردورزی و مبارزه بی امان و حمایت بی دریغ از مبارزان برای نیکروزی میهن و ملت است.

هم میهنان،

یکبار دیگر شاهدیم که حاکمان جمهوری اسلامی با هدف قرار دادن دانشگاه، نهادی مشروعیت یافته از رای انجمن های دانشجویی را غیر قانونی میخواند تا زمینه های موجی گسترده برای سرکوب و به سکوت کشاندن نهاد دانشگاه را فراهم آورد.

سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران، ضمن حمایت قاطع از تمام نهادهای دگراندیش که به گونه مدنی و مسالمت آمیز با تمامیت خواهان به پیکار می پردازند، از همه آزادیخواهان و مبارزان می خواهد تا در این مسیر همراه گشته با حمایت از دانشجویان و دفتر تحکیم وحدت از به نتیجه رسیدن هدفهای حاکمیت و سازمانهای امنیتی وابسته به آن جلوگیری نمایند. همچنین، به قدرتمداران هشدار می دهیم که با بسته شدن مسیر مبارزه های مسالمت آمیز و ترویج خشونت و سرکوب نهادهای مدنی و مردم نهاد، فضای خشن بر جامعه حاکم گشته، آسیبهای جبران ناپذیری بر کشور وارد می گرداند.




سازمان دانشجویان و دانش آموختگان جبهه ملی ایران

10/11/1387


Wednesday, January 21, 2009

ایران و امریکا و ظرفیتهای دیپلماسی




هرمز ممیزی




روابط سیاسی ایران و آمریکا با دولت امیر کبیر آغاز شد ، امیرمایل بود که روابط خارجی ایران را از انحصار روس و انگلیس خارج کند و با دیگر کشورهای مغرب زمین توسعه دهد . پس ابتکار سیاسی را با ارسال پیامی به میرزا محمد خان که وزیر مختار ایران در استانبول بود ، آغاز کرد و به او دستور داد تا با نماینده سیاسی آمریکا در زمینه بستن قراردادی بین دو دولت گفتگو نماید " جرج مارش " وزیر مختار آمریکا در استانبول از این فکر استقبال کرد و پس از پانزده ماه مذاکره قراردادی به نام " عهدنامه دوستی و کشتیرانی"با مفاد زیر در استانبول تهیه و به امضای دو وزیر مختار رسید و یک نسخه آن در تاریخ 28 ژوئن 1850 م به امضای رئیس جمهور آمریکا نیز رسید اما یکماه بعد که متاسفانه امیر معزول شد کارول اسپنس وزیر مختار آمریکا مینویسد "انگلیس نفوذ خود را در تهران بکار برد و دولت ایران عهدنامه را تصویب و مبادله ننمود ."

.مفاد عهد نامه فوق بشرح زیر است :

ماده 1/ دوستی پایدار دو دولت و دو ملت را اعلام میدارد.

ماده 2/اصل آزادی بازرگانی تبعه دو کشور را برسمیت میشناسد.

ماده 3/ حقوق گمرکی کالای صادر و وارد را بر طبق قانون دولت"کامله الوداد"مقرر میدارد .

ماده 4/ آزادی تردد کشتیهای بازرگانی با پرچم خودشان و به بنادر هر دو کشور.

ماده 5/تعیین سه کنسول آمریکا در تهران ،بوشهر و تبریز و متقابلا سه کنسول ایران در واشنگتن،بوستون و نیو اورلئان .

ماده 6/ دعاوی بین تبعه دو کشور بر طبق قانون هر کشور با حضور کنسول و یا نماینده او .

ماده 7/هرگاه بین هرکدام از دو کشور با دولت ثالثی جنگ برخیزد ، حالت جنگ در دوستی و صمیمیت ایران و آمریکا تاثیری نخواهد داشت .

ماده 8/ این عهدنامه در ظرف یکسال یا کمتر از طرف دو دولت تصویب و به وسیله نمایندگان آنها در استانبول مبادله گردد .

دیری نگذشت که روابط ایران و انگلیس به تیرگی گرائید و بعد جنگ برخاست . دولت میرزا آقا خان نوری بنابر سنت سیاست روزمره خود در زمان خطر به چاره جوئی افتاد و به دولت امریکا روی آورد و پس از آغاز مجدد مذاکرات در استانبول ، شعور سیاسی زمامداران ایران را درموادی از طرح پیشنهادی زیر میخوانیم :

ماده سیزدهم میگوید : دولت آمریکا تعهد میکند در مدت دوسال از تاریخ انعقاد قرارداد ، امام مسقط را تنبیه نماید و جزایر خلیج فارس از جمله بحرین را از تسلط دیگران بیرون آورد و به دولت ایران باز گرداند ...

ماده چهاردهم مبنی بر اینست که "کشتی های تجاری ایران حق دارند که بیرق آمریکا را بر فراز خود نصب کنند و بحریه آمریکا از کشتیهای ایرانی حمایت نمایند که در دریا تجاوزی به آنها نگردد."

ماده پانزدهم میگوید : از آنجا که دولت ایران کشتی جنگی ندارد و دولت آمریکا سود کلانی از برقراری تجارت با ایران خواهد برد ، بحریه آمریکا دریاهای ایران را از نقشه های سوء دشمنان ایران حفاظت میکند.

بطوریکه ملاحظه میشود به موجب این قرارداد دولت آمریکا که تا آن تاریخ هنوز رابطه دیپلماتیک با ایران نداشت موظف میشد با قدرت نظامی خود شیخ عرب مسقط را سرکوب کند ، با دولت انگلیس جنگ آغازد و نیروهای آن دولت را از بحرین بیرون کند و نیروی دریائی کاملی همواره در خلیج فارس نگاه دارد تا احدی جرات تجاوز به حقوق ایران ننماید .

در پاسخ به این پیشنهاد وزارت خارجه آمریکا صراحتا نوشت : پذیرفتن شرایط پیشنهادی ایران ناممکن است .