کار بدستان حکومت اسلامی بار دیگر با تزریق زهر خود به جامعه پویای ایران نشان دادند، که تا زمانی که هستند، سد راه سر بلندی و بهروزی ایرانیان خواهند بود. کودتا گران با تحقیر و خوار شمردن رای مردم،که برای اندک گشایشی که در چارچوب نظام سراسر متناقض جمهوری اسلامی ممکن است،وارد صحنه ی انتخابات شده بودند با نمایش چندش آور قدرت، به قلع و قمع جوانان کشورمان پرداختند.
دیدن جوانان پر شوری که در حین مبارزه به یاری همدیگر میشتابند و افتاده ها را بلند میکنند، یارانشان را که در چنگ دژخیمان و گزمه های حکومت افتاده اند با چنگ و دندان رها میکنند، و دیدن خانه هایی که در هایشان به روی تظاهر کنندگان گشوده است تا پناه گاه مردمی که مزدوران حکومت آنان را دنبال میکند باشند، نور امید و غرور را در دل همه ایرانیان میهن دوست روشن میکند.
دولت کودتا آمده است تا کار را یکسره کند و جایی برای پرسش باقی نگذارد.اگر کودتاگران موفق وتثبیت شوند، کشورمان ایران در سیاه چالی خواهد غلتید، که رهایی از آن هزینه های سنگین تر و جبران ناپذیری را خواهد طلبید.
علی خامنه ای به عنوان صحنه گردان کودتا، تمام حیثیت و اعتبار ناداشته خود را صرف احمدی نژاد کرد، غافل از آنکه در بازی گرگ ها هر کدام میتوانند قربانی بعدی باشند.
در این میان مهم ترین دغدغه ما، پاسداری از جان ایرانیان است. ما ضمن اینکه از مردم میخواهیم تا آنجاییکه میشود از اعمال خشونت خودداری کنند، از ارتش ملی ایران درخواست میکنیم از جان مردم ایران در برابر دژخیم های حکومت پاسداری کنند.ارتش ایران که وظیفه اش پاسداری از مرز های کشور و پاسداری از مردم ایران است، بازوی پر توان ملت در برابر خود کامگی های حاکمان است.
از مردم درخواست میکنیم با بکار گیری ابزاری که در حین دور بودن از خشونت، از تاثیر بیشتری برخوردار هستند، همچون اعتصاب سراسری روی آورند.
اعتصابات سراسری و سازمان دهی شده حکومت را در کمترین زمان و با کمترین هزینه به زانو در خواهد آورد. اعتصابات را از مراکز آموزشی آغاز کنیم و به مراکز اقتصادی مهم همچون نفت که شاهرگ حکومت است گسترش دهیم.
ایجاد هسته های مقاومت در شهر ها و پیوند آنها با یکدیگر میتواند بزودی به شبکه ای بزرگ تبدیل گردد که به نیروها سمت و سو میدهد.
از تمام نیروهای ملی درخواست میکنیم در این لحظات سر نوشت ساز و تاریخی در کنار ملت باشند و با تجربه ودانش تاریخی خود به خیزش ملت ایران در برابر استبداد سیاه یاری رسانند.
به يان: خانم سیمین بهبهانی شاعره ی بزرگ و نام آور ایران پیامی در رابطه با انتخابات پیش رو به کنفرانسی که در روزهای پنجم و ششم ژوئن ۲۰۰۹ در رابطه با انتخابات دهم ریاست جمهوری در ایران در شهر بروکسل تشکیل شد، فرستاده است که متن آن به شرح زیر است:
هموطنان گرامی و دوستان عزیز که از هر جای جهان گرد هم آمدهاید تا دربارهی سرنوشت کشور خود همراهی و هماندیشی کنید. میخواستم که در حضور شما باشم و دیده به دیدارتان روشن کنم. بیماری امانم نداد.
میخواستم به پای تو تقدیم جان کنم بختم چنین نخواست که کاری چنان کنم
پس به نوشتن کلامی بس میکنم. کشور ما اکنون بر سر چهارراه سرنوشت ایستاده است. ''انتخابات'' را میگویم. با چهار نامزد از صافی گذشتهاش! هرچه کردم که خود را به انتخاب یکی از این چهار تن راضی کنم، نشد! میگویند کشور چهل میلیون شخصیت حایز شرایط شرکت در انتخابات را دارد. فرض کنیم که نیمی از این جمعیت خواهان شرکت هستند؛ آیا در میان آنان شمار قابل توجهی استاد و اندیشهور و اقتصاددان و روشنفکر و سیاستمدار وجود نداشت که فقط چهار تن (آنهم از کسانی که امتحان خود را در ورطهی ادارهی مملکت دادهاند)، پس از گذشتن از ''صافی'' به مردم معرفی شوند تا از میان آنان یکی را برگزینند؟ ملت ما اجازهی تشکیل حزب و گروه و جمعیت ندارد. کانون نویسندگان ایران چهلساله شد و هنوز مجوز رسمی نگرفتهاست! در کشورهای دموکراتیک، نمایندگان یا روسای جمهور را احزاب، یعنی مردم تعیین میکنند و به میدان رقابت میفرستند. در کشور ما عکس این است. یک جمع کوچک صلاحیت آنان را تصویب میکند، آنگاه مردم مکلف میشوند که برای ایشان تبلیغ کنند! من یک صدای تنها هستم، در حد خانهیی که در آن سکونت دارم. اما اختیار تفکر و تشخیص خودرا در دست دارم. با همین صدای تنها میگویم که این گونه انتخاب را درست نمیدانم و به هیچ یک از نامزدها رای نمیدهم. به رای هر فرد یا گروه احترام میگذارم. ضمنا یادآور میشوم که این بخت را نداشتهام که به هیچ حزب یا گروهی وابسته باشم، اما برای آنانکه به درستی در گروهی یا حزبی همکاری میکنند آرزوی توفیق دارم. همچنین برای کسانی که با اعتماد راستین در انتخابات اخیر ایران شرکت میکنند آرزوی خیر و صلاح میکنم. برای کشورم ایران، آرزوی آزادی و سربلندی و آرامش و نیکبختی دارم. جهان را از آفت جنگ و ترور و ظلم و شقاوت بهدور میخواهم.
کلام "تاگور" شاعر و فیلسوف هند را به یاد میآورم که گفت:
''به امید روزی که آفتاب صلح و تمدن، چون نخل زرینی از فراز بلندیهای مشرقزمین بردمد''.
خطاب به اعضای "سر ز مین جاوید" وامضاء کنند گان پتیشن: "منظور من ایجاد اختلافات قومی یا تجزیه ایران نبوده است و نمی باشد. کمترین نتیجه ای از آن مترتب نیست. ا گرچه اظهارات من به اشتباه برداشت شده است ، از اینکه اسباب ناراحتی شما گردیده است پوزش می خواهم. منظور من این بود که برای اینکه ایالات متحده بتواند بهترین استراتژ ی را در متقاعد کردن دولت ایران به عدم تعقیب توسعهٌ سلاحهای اتمی تدوین نماید، باید استنباط بهتری از تنوع و گوناگونی نگرشها در ایران بدست اورد."
Date: Friday, June 5, 2009, 1:38 PM
From Rep. Jane Harman
"To the members and petitioners of Eternal Land: “I was not and am not calling for the creation of ethnic tensions or separation in Iran – nothing would be less productive. Although my comments on Iran were taken out of context, I regret any concern they might have caused. My point was that the diversity of views in Iran should be better understood in order for the United States to formulate the best strategy for persuading the Iranian government not to pursue nuclear weapons development.” ________________________ Congresswoman Jane Harman
نوشته ی که پیش رو دارید ، تحلیل و راهکاری است که در پنج بند عرضه می گردد.
1) نگاهی به پیشینه ی نیروهای ملی ایران در تعامل با انتخابات در ادوار سیاسی گوناگون:
از آن جایی که شخصیت، پنداشت ، گویش و منش بنیانگذار جبهه ی ملی ایران دکتر محمد مصدق، تعادل محوری و آرمانگرایی واقع بینانه را عرضه می داشت، جبهه ملی نیز میراث دار این رویکرد گردید. در جبهه ملی ایران طیف های گوناگونی از اقوام، اقشار ، اصناف و اندیشه های متفکر گرد آمدند بی آن که مرزبندی خودی – غیر خودی و درجه بندی شهروندی بر پایه ی عقاید در آن بروز داشته باشد. از سر شناس ترین شخصیت های علمی ، دانشگاهی ، روحانی، ورزشی، صنعتی ، بازاری تا کارمند و کارگر در طیف های عقیدتی و قومیتی متنوع در فضایی هم اندیشانه و هم کوشانه، در راستای ملی گرایی بر بنیاد آزادی و مردسالاری، دوشادوش یکدیگر کوشیدند ، تا آرمان هایی را که به گونه ای مشخص تر از عصر مشروطه روشنفکران آزادیخواه غیر وابسته و ملی در پی به بازنشاندن آن بودند، تحقق بخشند. آرمانخواهی آنان هرگز ایشان را به ورطه ی بی علمی و رویاهای دو کیشوت وار دیدن ، نکشانید. شخص دکتر مصدق دلیرانه رویاروی رضاخان ایستاد و با مجلس موسسان و تحریف قانون اساسی مشروطه مخالف ورزید، اما این باعث نشد، که در دوره های ششم ، چهاردهم و شانزدهم خود را نامزد نمایندگی مجلس ننماید و به خاطر آن که انتخابات شرایط دموکراتیک و مردسالارانه ندارد، از شرکت در آن اجتناب نورزید. او کوشید به مجلس هایی که شمار زیادی از نمایندگانش منصوبان دربار و انگلیس بودند، راه یابد و به یاری اقلیتی از همفکرانش از آن سنگرگام های بلندی برای ملت ایران بردارد.هنگامی که وی برمسند نخست وزیری تکیه می زند، اصلاحاتش را گام به گام جلو می برد. در کابینه اول او حتی سرلشگر فضل الله زاهدی به عنوان وزیر کشور ، علی اصغر فروزان به عنوان كفيل وزارت دارایی ودکتر علی امینی به عنوان وزیر اقتصاد حضور داشتند، امابه مرور، این کابینه پیراسته گردید.در سال 1339، انتخابات دوره ی بیستم مجلس شورای ملی ، در شرایطی برگزار می گردید ،که حاکمیت استبدادی سلطنتی به پشتوانه ی خارجی ، 7 سال پس از کودتای 28 امرداد ماه 32 که به طریق غیر قانونی و غیر دموکراتیک / مردسالارانه به قدرت رسیده بود ، در شرایطی خاص می خواست تا کمی فضای انتخابات را گشوده نشان دهد. همین امر، یاران صدیق مصدق ، اللهیار صالح ، دکتر غلامحسین صدیقی، باقر کاظمی و محمود نریمان را بر آن داشت، تا به تکاپو برای شرکت در انتخابات بیفتندواللهیار صالح از کاشان خود را نامزد انتخابات ساخت. باری به این پیشینه از آن روی اشاره شد، تا به بستر کوشش های سیاسی حرکت جبهه نیروهای ملی ایران در ادوار مختلف تاریخ معاصر در رابطه با انتخابات ، که متاسفانه هرگز به مفهوم کامل و مطلق آن آزاد نبوده است، اشاره گردد.
2) نگاهی به وضعیت کنونی کشور:
ایران ، امروزه در یکی از پر بحران ترین دوره های تاریخی خود می باشد. در حالی که موقعیت ژئوپلتیک آن دستخوش تغییرات اساسی گردیده است و بحران های وخیم نظامی در گرداگرد آن به وقوع می پیوندد و حضور نیروهای بیگانه به سرکشی های برخی گروه های تهدید کننده ی تمامیت ارضی ایران دامن می زند، در داخل با بحران های بزرگ اقتصادی ، حقوقی ، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی مواجهیم تحریم ها به جدیت ادامه دارد. ایران به عنوان چهارمین کشور بزرگ تولید کننده نفت، از ده کشور جهان ( امارات متحده ی عربی که چشم به جزایر ایران دارد، هند ، ترکیه ، الجزایر ، تایوان، هلند ، فرانسه ، کره) معادل 737/2 میلیارد دلار بنزین وارد می کند. هم پیمانانش یا کشور های عقب نگاهداشته شده اند که هیچ دستاورد سیاسی – اقتصادی برای ایران ندارند جز پیوند های مقطعی ایدئولوژیک، یا کشورهای غیر قابل اعتمادی که از شرایط انزوای جهانی ایران نهایت سوء استفاده را می نمایند در همین اواخر شاهد بودیم چگونه روسیه قرارداد فروشسیستم دفاع هوایی 30-s را لغو کرد از دیگر سو نابخردی موضع گیری های دولتمردان در جهان مبادرت به حرکاتی گردیده است، که هرازگاهی محکومیت های در دادگاه های خارجی افکار حساس جهانی نسبت به مساله ی بنیادگرایی را متوجه ایران سازد . محکومیت آخر ایران به پرداخت 25 میلیون دلار با سود به خاطر قتل یک آمریکایی در اسرائیل در دادگاه های آمریکا از این زمره است. نقص دایمی آزادی های شهروندی ، زیر فشار گذاشتن مطبوعات و اهل قلم ، تحدید فعالیت های سیاسی و اجتماعی روشنفکران ، روزنامه نگاران و دانش جویان ، برخورد با کوشندگان و مطالبه گران حقوق اصناف و خواست های سندیکاها و اقشار زحمتکش و شریف ملت ایران نظیر معلمان و کارگران، افزایش روز به روز آسیب های اجتماعی ، دامن زدن به احساس ناامنی نیروهای فکری ، عدم امنیت صاحبان صنعت و سرمایه همه و همه مملکت را به سمت یک فاجعه پیش می برد.
3) در چنین شرایطی ، شکی نیست، که استمرار روند موجود تهدید گر منافع ملی است.
کاربدستان حاکمیت به ویژه در دولت نهم نشان داده اند ، که فاقد هرگونه صلاحیتی حداقلی برای حفظ و ارتقای اقتدار ملی می باشندو موضع گیری های سیاست خارجی ایشان هولناک ترین آسیب ها را بر پیکره ی منافع ملی در چهارساله ی اخیر وارد ساخت یکپارچه ساختن جهان علیه خود، بستر سازی برای برخورد های تحقیر آمیز، نگاه ایدئولوژیک به مسایل ملی و ... از آن دست است. برباد دادن سرمایه های ملی در زمانی که می شد بهترین و قوی ترین پشتوانه های ارزی را برای کشور فراهم ساخت، لطمه های گسترده به ساختار اقتصادی ، ستیز با رویکردهای کارشناسانه به مسایل، انقلاب فرهنگی خزنده و نهفته در دانشگاه ها ، همه و همه می تواند کشور را به نقطه ای بی بازگشت رهنمون سازد. از دیگر سوی شکی نیست، که انتخابات کنونی به معنای عرفی و علمی آن به هیچ وجه مردم سالارانه نمی باشد و مردم با گزینشی سه مرحله ای مواجهند.
احزاب خارج از حاکمیت ، اجازه و امکان حضور را نداشته اند. نقص ها و تناقض های موجود در قانون اساسی ، دست حاکمیت را برای حذف حداکثر منتقدان و دگراندیشان باز گذاشته است . اما با نظر به تمام این نکات و با توجه به این که، پیشینه ، عملکرد و اندیشه های نامزدی های اصلاح طلب فعلی قابل پرسش و نقد جدی است، اما باید توجه داشت، که برای پیشگیری از بحران های پیش رو که دامن گیر منافع ملی خواهد بود، در این شرایط ، انتخاب نامزدی که گفتمانش به گفتمان ملی گرایانه ی مردسالارانه نزدیک تر باشد، در راستای پشتیبانی از منافع ملی و فراهم ساختن شرایطی برای یافتن راه رهايي از بحران های موجود در فضایی آرام تر و آزاد تر است. با نگاهی به موضع گیری های سیاسی ، گفت و شنید های تحلیلی و برنامه های ارائه شده ی انتخاباتی ، دریافته می شود، که برنامه های دو كانديداي اصلاح طلب به گفتمان مدرن جهان پیش رو نزدیک تر است. اهتمام به احیا و بسط حقوق شهروندی، تاکید بر حقوق زنان، اقلیت های دینی ، و ارایه ی راهکارهای عملی برای محقق ساختن آن ها ، توسعه و تحکیم آزادی های سیاسی و اجتماعی در اقشار مختلف مردم به ویژه دانشجویان و دانشگاهیان ما تاکید به التزام حاکمان بهقانون ، تصریح مشروع دانستن آزادی های رسانه ای و اطلاعاتی ، مبارزه ی جدی با حذف های سیاسی تحت عنوان نظارت استصوابی ، اصلاح قانون اساسی ، از زمره نکات بسیار مثبت و درخشان این برنامه است . عملکرد آنان نیز در سال های اخیر ، با پیگیری احیای حقوق زندانیان سیاسی و تلاش برای آزادیشان، دفاع از آزادی اندیشه برای دراویش گنابادی و اقدامات عملی در این راستا ، حمایت از روشنفکران سکولار در نامه به مدیر مسوول روزنامه کیهان در دفاع از زنده یادان دکتر زرین کوب و سعیدی سیرجانی، ملاقات با طیف های فکری ناهمسو و مورد هجوم و عقاب حاکمیت نظیر خانم شیرین عبادی ، نامه های هشدار آمیز نسبت به دخالت نظامیان در سیاست و ردّ صلاحیت ها توسط شورای نگهبان ، تشکیل حزب و تاسیس روزنامه و اقدام برای داشتن کانال ماهواره ای . از نکات مثبتی است که برخی از نامزدان را از دیگران متمایز می سازد. هر چند كه نبايد فراموش نمود كه تحريك احساسات قومي در شرايط امروز به هيچ روي به نفع جريانات دموكراسي خواه در ايران نيست .
4 ) هشدار
ملت بیدار ایران، بهوش و آگاه باشید، که یک گفتمان شبه ملی کاذب امروزه درصدد فریب افکار عمومی است. کسانی که سراسر کارنامه ی عملکردشان و بازتاب گفتارشان تا امروز در راستای منافع امت بوده است و نه ملت ، و مصالح و منافع ملی را به نفع ایدئولوژی های قدرتمدارانه وتنگ نظرانه ی خود از بين برده اند، امروز ترجیع وار از واژه ی ملی و ملت استفاده ی ابزاری می نمایند. کسانی که در زمان صدارتشان، افتتاح سدّ سیوند، پاسارگاد ، آرامگاه کوروش کبیر را در معرض تهدید قرار داد و علیرغم نظر کارشناسان دلسوز از این تصمیم نابخردانه و ویرانگرانه پا وا پس نکشیدند ، کسانی که در زیر نقشه ای که خلیج عربی بر آن نوشته بود با لبخند رضایت نشستند و یاوه گویی های تجاوز طلبان را گوش فرا دادند، کسانی که سهم ایران از دریای مازندران را نادیده گرفتند و کام شیرین روسهارا به خاطر آب شور تلخ نکردند! کسانی که شنیدن نام بزرگان ملی را چون دکتر محمد مصدق تاب نیاوردند، همانان که در زمان قدرتشان آن قدر ضعف و زبون نشان دادند که حاشیه نشینان خلیج فارس به جزایر ایران طمع ورزیدند و برخی کشورهای دوست و برادر از جمله سوریه از آنان حمایت کردند، همانان که از جیب ملت برخی گروه های افراطی را حمایت مالی کردند و آن گروه ها در عزای صدام جنایتکار، وی را قهرمان عرب نام نهادند و برایش عزای عمومی اعلام کردند، همان ها که صنعت و کشاورزی ملی را واردات بی حد و حصر به ورطه ی نابودی کشاندند، کسانی که به تعبیر خودشان از شنیدن نام دموکراسی حالت تهوع به ایشان دست می داد، امروز از ملت و ملیت و ایرانسخن می گویند، که گویا هیچ یک از بحران های یاد شده در کارنامه ی ایشان نیست. آنتونی اسمیت، یکی از بزرگترین صاحب نظران مساله ی ملی گرایی ، اجزای بنیادین هویت ملی را به پنج گره اصلی تقسیم می نماید که با نگاهی به کارنامه ی گفتاری و کرداری دولت فعلی می بینیم همه ی آن ها در معرض تهدیدند.
نخست، داشتن سرزمین تاریخی : پس از جنگ تحمیلی 8 ساله با عراق، هیچگاه تمامیت ارضی این گونه در معرض تهدید نبوده است. بحران های مرزی در بلوچستان با تحریک و حمایت پاکستان، سربرآوردن احزاب به تاریخ پیوسته در خوزستان ، چون حزب الااهواز و برافراشتن عکس شیخ خزعل و سخن از خوزستان بزرگ راندن، ستیز با نام تاریخی خلیج فارس، ادعاهای تجاوزطلبانه در جنوب مبنی بر جداسازی جزایر سه گانه، بازفعالی احزاب خشونت طلب چون پژاك در کردستان، موضع گیری های تحریک آمیز به قدرت نشستگان کشور آذربایجان ، تعدی به حریم دریایی و مرزهای ایران در دریای مازندران از این زمره است.
دوم، داشتن اسطوره ها و خاطرات مشترک جمعی : متاسفانه شاهد آن بوده ایم و هستیم که پس از انقلاب 57 گروهی عامدانه یا مغرضانه در تخریب اسطوره های ملی و تاریخ درخشان ملت ایران کوشا هستند، در زمان دولت فعلی نیز شاهد بودیم که چگونه با آب اندازی سد سیوند ، به آرامگاه کوروش کبیر لطمه زده شد، یا آن چه در اصفهان و شهرهای دیگر بر میراث فرهنگی این مرزوبوم رفت، قصه ای پر غصه است
سوم ، فرهنگ مردمی عمومی : فرهنگی که در پیشینه ی تاریخی آن لطمه به گیاه جرم محسوب می گردید، به جایی رسانده شد که در سیستان و بلوچستان با تخریب گسترده ی جنگل ها مواجه گردیدیم. فرهنگیکه جان در آن حرمت داشت ، به جایی رسید، که زندانی عقیدتی در زندان، که حفظ جانش بر عهده ی حکومت است، جان می بازد و کسی پاسخگو نیست ، فرهنگی که دروغ در آن از بزرگترین گناهان به شمار می رفت، به جایی می رسد، که افراد در مناصب صدارت و وزارت، به راحتی آمارهای دروغ ارایه می دهند و مدارک تحصیلی جعلی را حقیقی می خوانند.
چهارم، حقوق و وظایف مشترک برای همه ی اعضای ملت : که حاکمان را نیز در بر می گیرد. اما در دولت فعلی خانواده سالاری را در عرصه های مختلف شاهد بودیم. دانشجویان و استادان دگراندیش را دیدیم که از حقوق مشروع خویش محروم ساختند. نظاره گر آن بودیم ، که منتقدان دولت ، به چه جرم هایی سرکوب شدند، به ویژه آن چه بر دانشجویان مظلوم دانشگاه امیر کبیر رفت، سرکوب ، محکومیت ، زندان ، شکنجه و...... همه در پیاورد نقدهای شفقانه بود. در حالی که بیگانگانی که به اتهام تعدی به آب های ایران دستگیر شده بودند، با عزت و تکریم و هدیه در کوتاه زمانی با استقبال ریاست جمهور به نعمت آزادی دست یافتند. به بیانی دیگر حق با دولت و وظیفه بر دوش ملت بود.
پنجم اقتصاد مشترک : دریغا که شاهد بودیم در زمان تصدی دولت حاکم ، درآمد های كلان نفتی به گونه ای غیر کارشناسانه ، به مصرف رسید و دولت رانتی نفتی برای هزینه های حداکثر ی اش، از خزانه ی ملت به راحتی خرج کرد بی آن که هیچ کار مبنایی ، بنیادین و آینده نگری انجام دهد. نتیجه تورم مهار کسیخته، افول ارزش پول و بی ثباتی کارهای مولد در عرصه های سرمایه گذاری بود. آنان که دم از عدالت می زدند، نه تنها عدالت در موقعیت های سیاسی – اجتماعی را به ارمغان نیاوردند بلکه در عمل از برقراري حداقلي از عدالت اقتصادی نیز ناتوان بودند.
5) باری، سخن در این مقوله بسیار است و مجال اندک ، این تنها شمه ای بود ، برای بسط این دیدگاه که ملی گرایی، تنها سرودای ایران و عکس پرچم ایران در شب انتخابات نیست ، بلکه هزار نکته ی باریک تر از مو اینجاست.
آنان که زمانی از ادبیات دینی، برهه ای ازادبیات چپی ، واژگان مردم فریب را به عاریت می گرفتند تابا موج احساسات و هیجان های توده ی ملت ، نردبان برای خویش بسازند، امروز به سراغ واژگان و شعارهای ملی گرایانه آمده اند. این شعارها را باید در ميدان عمل و پشتوانه ی نظری سنجید و آنگاه به داوری نشست.
در شرایط فعلی به نظر میرسد برای جلوگیری از پسرفت شرکت در انتخابات اجتناب ناپذیر است
باید کاندیدای را برگزید که گفتمان او به پاسداری از منافع ملی ، حقوق شهروندی وحقوق بشر نزدیکتر است
ای کبک خوشخرام که خوش می روی به ناز
غره مشو که گربه ی زاهد نماز کرد
فرداکه پیشگاه حقیقت شود پدیدشرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
15 خرداد 1388
دکتر علی حاج قاسمعلی – دکتر حسین مجتهدی – مهندس اشکان رضوی – مهندس آرش رحمانی - مهندس حمیدرضا خادم