ایران نوین

Monday, April 5, 2010

بیانیه جبهه ملی ایران به بهانه سالگرد جمهوری اسلامی


امروزه رعایت حقوق بشر و آزادیهای بنیادین تحولاتی ویژه را در بیشتر جوامع بشری سبب گردیده و بر تمامی قوانین اساسی، مدنی و جزایی آنها سایه افکنده است. به ویژه در رابطه با حقوق جزا، اصول ناظر بر منع اعدام نوجوانان، تجویز توقف مجازات اعدام بطور کلی، خودداری از بازداشتهای خودسرانه، شکنجه و آزارهای جسمانی و روانی و غیره، بصورت استانداردهای پذیرفته شده جهانی درآمده است. به همین جهت در قانون اساسی بسیاری از کشورها، فعالیت های سیاسی و مدنی، گردهمایی ها، تظاهرات و اعتصاب های مسالمت آمیز روشهای پذیرفته شده برای دستیابی به حقوق شهروندان در برابر دولتهاست، و حتا در اصل 27های 23 تا قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز به آن تصریح شده است. ولی جمهوری اسلامی نه تنها هیچگونه اعتراض و اعتصاب را بر نمی تابد، خشنترین روشها را برای سرکوب نارضایتی مردم در پیش گرفته و در شمار اعدام ها و اعدام نوجوانان رتبه نخست جهان را کسب کرده است.

حزبهای سیاسی، سازمانهای مردم نهاد و رسانه ها به عنوان ناظران بر رعایت حقوق شهروندی، جایگاه و نقش ویژه ای در جامعه دارند. رسانه ها پیوند مردم با حکومتها، بازتاب دهنده دیدگاهها و خواستهای مردم در برابر دولتها و رکن چهارم دموکراسی بشمار می آیند. اثرگذاری سازمانهای سیاسی و مردم نهاد تنها در تصمیم گیری های نهادهای داخلی کشورها خلاصه نمی شود، بلکه همانگونه که دبیرکل سازمان ملل متحد در گزارش به شورای امنیت بیان کرده: "امروزه حل و فصل مسائل بین المللی فقط در دست دولتها نیست، بلکه با مشارکت دولتها، سازمانهای بین المللی، سازمانهای مردم نهاد و بخش خصوصی فعال می بایست انجام گیرد. در جمهوری اسلامی، حزب های سیاسی آزادی فعالیت و ایفای نقش اجتماعی خود را ندارند؛ و با انجمن ها، کانون ها، اتحادیه ها و سازمانهای مردم نهاد برون از حاکمیت، به نام گروهک های غیرقانونی و محارب برخورد شده و بوسیله بازداشتهای گسترده و زندانهای درازمدت سرکوب می شوند. حتا جناحهای سیاسی درون حاکمیت هم چون اصلاح طلبان و غیره، اکنون دچار سرنوشت مشابهی هستند. سازمانهای مردم نهاد که در چارچوب جنبش های زنان، دانشجویان، معلمان، کارگران و غیره خواستار رفع تبعیض ها و دستیابی به حقوق شهروندی و صنفی خود بوده اند، از پیامد برخوردهای خشونت بار برکنار نبوده اند.

رسانه های کشور نیز دچار انگیزاسیون فکری و سیاسی بوده و بالاترین شمار توقیف ها را در جهان تجربه کرده و بسیاری از فعالان رسانه های مستقل و نیمه مستقل در بازداشتگاهها بسر می برند و با پیامدهای سنگین روبرو هستند بطوریکه ایران رتبه بزرگترین زندان روزنامه نگاران را کسب کرده است. اتهام های وارده به فعالان سیاسی، مدنی و رسانه ای نه تنها در تخلف فاحش قانونها و کنوانسیونهای بین المللی است که بر خلاف اصول همین قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز می باشد. عدم تناسب میان اتهام ها و مجازاتهای پیش بینی شده، بویژه وقتی که جرم مبتنی بر اصول کلی و متافیزیکی و درخور تعبیرها و خوانش های گوناگون می باشد، نشانه عزم حاکمیت به استقرار حکومت ترس به هر قیمت و پیامد می باشد.

آیا خیزش مردم در سال 1357 برای این سرانجام بود؟ که کشور در خشونت و فساد دولتی رتبه اول را بدست آورد و در مدارج علمی و ورزشی سقوط کنیم؟ که اقتصاد فروپاشد و خط فقر به پنج برابر افزایش یابد؟ که صنعت و کشاورزی کشور نابود شود و بازار کشورهای درجه سوم دنیا شویم؟ که در زندانی کردن و اعدام رتبه اول و در فرار مغزها و سرمایه ها نیز رتبه اول را کسب کنیم؟ که جزو کشورهای تروریست جهان بشمار آورده شویم؟ که یکی از بزرگترین تولید کنندگان نفت دنیا بزودی وارد کننده آن شود؟

با توجه به مطالب گفته شده و شرایط به شدت بحرانی و خطرناک حاکم بر کشور، جبهه ملی ایران، در حالیکه آماده انجام رسالت خود برای "نجات میهن" می باشد، نسبت به نکته های زیر به مسئولان حاکمیت هشدار می دهد:

1- جبهه ملی که همواره بر تمامیت ارضی و یکپارچگی کشور تاکید داشته است، اقدامات در پیش گرفته شده را ایجاد خطر برای تمامیت ارضی کشور دانسته و نسبت به پیامدهای خطرناک آن برای آینده کشور دارد قویا هشدار می دهد.

2- رعایت حقوق شهروندی یک نیاز بنیادین برای ثبات، پویایی و توسعه هر جامعه است. همه شهروندان ایران بایستی بدون هرگونه تبعیض، بویژه تبعیض مذهبی و جنسیتی، کاملا برابر و از حقوق، امکانات و فرصت های یکسان بهره مند باشند.

3- در پرتو تحولات جهانی و تعهدات ایران نسبت به قانونهای بین المللی، و نیز مقتضییات روز جامعه ایران، پایبندی به بیانیه جهانی حقوق بشر و حکومت قانون ضرورتی گریزناپذیر است.

4- آزادیهای بنیادین بویژه انتخابات آزاد و شفاف، و رعایت اصول 23 تا 27 قانون اساسی، نخستین گام برای برونرفت از بحران، بدون خشونت و هرج و مرج اجتماعی، و در نتیجه حرکت بسوی توسعه اقتصادی پایدار، تامین رفاه همگانی، پیشرفت علمی و فرهنگی، و احراز جایگاه شایسته در نظام بین المللی و مشارکت موثر در تصمیم گیری های جهانی و منطقه ای بشمار می آید.

5- ستیزجویی بین المللی و بی اعتنایی به نگرانی های جامعه جهانی و عملکرد تحریک آمیز در چارچوب فعالیت های منع شده در زمینه هسته ای و آزمایش جنگ افزارهای فراپدافندی، پیامدی بجز آسیب رسانی به دارایی های کشور و جان هزاران هم میهن نخواهد داشت؛ و به هیچ وجه تضمین کننده بقای نظام نخواهد بود، بلکه آن را با سرانجامی ناخوشایند روبرو خواهد کرد.

6- با توجه به غیرقانونی بودن بیشتر بازداشتها و مغایرت اتهام ها با اصول قانون اساسی و عدم تناسب فاحش بین اقدامات متهمان و مجازاتهای سنگین پیش بینی شده درباره آنها، خردورزی و دوراندیشی ایجاب می نماید که حاکمیت دست از سیاست اعمال خشونت و ایجاد جو رعب و وحشت بردارد و با اجرای فوری خواستهای زیر، به تنش زدایی از جامعه ای آماده انفجار بپردازد:

آ - مجازات اعدام باید بکلی لغو گردد. افزون بر کشورهای دموکراتیک و پیشرفته جهان، برخی از کشورهای اسلامی هم مجازات اعدام را لغو نموده اند و برخی دیگر عملا آن را متوقف کرده اند.

ب – تمامی زندانیان سیاسی باید بی درنگ و بی قید و شرط آزاد شوند.

ج – آزادی رسانه های نوشتاری، شنیداری، دیداری و مجازی باید تامین گردد.

د – آزادی فعالیت حزبها، سازمانهای مردم نهاد و اتحادیه های صنفی باید رعایت شود.

ه – نسبت به جرائم انجام شده از سوی مسئولان و وابستگان دولتی نسبت به دانشجویان، شهروندان و بازداشت شدگان در حوادث اخیر باید رسیدگی عادلانه و قانویی صورت گیرد.



جبهه ملی ایران

12 فروردی 1389

Thursday, April 1, 2010

بیانیه ی سازمان دانش آموختگان جبهه ی ملی ایران



به نام خداوند جان و خرد


با فرا رسیدن بهار و نوروز باستانی، بسیاری از کوشندگان راه آزادی، دموکراسی و حقوق بشر همچنان در بند بسر می برند. از جمله این آزادگان دربند، هموند گرامی سازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران، میلاد ابراهیمیان، است که به خاطر فعالیت های حقوق بشری در روز دوازدهم اسفند گذشته دستگیر و زندانی شده و هنوز در بند بسر می برد.
ما قویا" خواستار آزادی تمامی زندانیان وجدان و سیاسی-عقیدتی هستیم و آزادی فوری و بی قید و شرط میلاد ابراهیمیان، و همچنین پیمان عارف که بی دلیل به زندان تعزیری محکوم شده، را خواهانیم؛ و بار دیگر هشدار می دهیم که حاکمیت با نادیده انگاشتن واقعیت های جاری کشور و اعمال خشونت های توجیه ناپذیر، به ویژه به نسل جوان و دانشگاهی، فقط کشور را به سوی هرج و مرج هدایت کرده و پایان خود را شتاب می دهد.

سازمان دانش اموختگان جبهه ملی ایران
ششم فروردین ۱٣٨۹

Friday, March 19, 2010

نوروز فرخنده باد



نوروز زماني براي هم دلي و هم راهي تمامي ايرانيان



بابک مغازه اي

دبير انجمن ايران شناسي کهن دژ

همدان اسفند ماه 1388 خورشيدي
barayeiran@gmail.com

www.barayeiran.blogfa.com




همه با هم به نام ايران , به عشق ايران و براي ايران در اين گاه شادماني و همدلي و با تکيه بر اين محور اتحاد در پاسداشت پر اهميت ترين جشن ايرانيان براي ساختن ايراني شاد و آباد هم صدا شده و به سرور مي نشينيم چرا که اين مناسبت به دلايل بسياري داراي اهميت ويژه اي نزد ايرانيان است که ذکر برخي از آنها خالي از لطف نيست

1) نوروز تنها جشني است که در بيش از سه هزار سال تقريبا به صورتي دائمي توسط ايرانيان برگزار مي شود

2) تاريخ برگزاري اين جشن درتمام دورانها و نزد تمامي افراد زماني مشخص و يکسان بوده و هست در صورتي که برخي ديگر از جشنهاي ملي ايران گاه در مناطق مختلف و يا نزد افراد و گروه هاي گوناگون در تاريخهاي مختلفي برگزار مي گردد

3) نوروز را به راستي مي توان ديرينه ترين جشن آغاز سال نو در بين تمامي ملل و مذاهب دانست که همچنان نيز برگزار مي گردد

4) جشن نوروز را تنها جشني مي توان دانست که با وجود برگزاري آن در چندين هزاره متمادي کمترين تغييرات و اضافات را داشته و همچنان با اندک تغييراتي به صورت کهن خود برگزار مي گردد

5) نوروز تنها جشن ايراني است که تمامي باشندگان ايران با هر مرام , مسلک , دين , آيين , قوميت , نژاد وابستگي سياسي , گروهي و ائدولوژيکي آن را بر گزار مي کنند

6) نوروز تنها جشني است که تقريبا اکثريت حکومتها در برگزاري آن کوشيده اند و حتي بسياري از حکومتهاي مذهبي در ايران نيز در برگزاري عمومي آن نقش داشته و يا حداقل برپايي مردمي آن جلوگيري ننموده اند

7) نوروز تنها جشني است که در تمامي نقاط ايران با حداقل تفاوت و تقريبا به شکلي واحد برگزار مي شود

8) نوروز تنها جشن ايراني است که تمامي ايراني تباران در سرتاسر جهان حتي اگر در کشورهايي سکونت داشته باشند که آغاز سال نو در آن کشورها به مبدا ديگري وابسته باشد , خود را مکلف به برگزاري آيين نياکان خود مي دانند

9) نوروز را تنها جشن کهن با ريشه در نياخاک ايران زمين مي توان دانست که برخي ملل غير ايراني به دلايل فرهنگي و تاريخي در دوره هاي مختلف و حتي در دوران حاضر آن را برگزار نموده اند

10) نوروز تنها مناسبت ملي است که در آن تمامي افراد خانواده از پير و جوان و حتي با وجود کسالت و ناتواني جسمي به صورتي يکپارچه و هم زمان در برگزاري آن کوشا هستند

11) يکي ديگر از نکات ويژه اين جشن در اين است که تمامي مردم در برگزاري اين جشن داراي هدفي مشترک مي باشند

12) نوروز را مي توان به عنوان مهمترين عامل پيوند تمامي ايرانيان در سرتاسر جهان به حساب آورد

13) در برگزاري اين جشن بسياري از نمادهاي نيکو و ارزشمند ايراني که حاصل تمدن غني و چندين هزار ساله ايران زمين بوده و ياد آور آرزوهاي نيک ايرانيان براي سالي پر بار مي باشد به کار گرفته مي شود

14) اين جشن تنها جشني است که علاوه بر داشتن ريشه عميق فرهنگي , ارتباط تنگاتنگي با فعاليتهاي اقتصادي جامعه داشته که اين موضوع به نوبه خود سبب توجه هر چه بيشتر عمومي به آن گرديده است

15) و در آخر نوروز باستاني تنها جشني است که در زماني مشخص تمامي باشندگان ايران اعم از غني و فقير را با ظاهري آراسته , کاشانه اي پاکيزه و چهره اي گشاده و خندان در کنار آناني که دوستشان مي دارند گرد مي آورد و به آنان مي آموزد که براي لحظه اي هم که شده دشمني , خشم و کينه را کنار گذاشته و قلب خود را مملو از محبت , عشق و وطن دوستي کنند

با کمي تامل بيشتر مي توان موارد بسياري را به مطالب ذکر شده در بالا افزود اما آنچه بيش از همه اهميت دارد اين است که بنا بر تمامي اين دلايل نوروز به عنوان ديرينه ترين , بزرگترين و پر اهميت ترين کنش مشترک تمامي ايرانيان فارغ از هرگونه تعلقات شخصي و يا گروهي شان و به منزله ستون استوار اتحاد ملي تمامي شهروندان ايران و محور ارزشمند همدلي باشندگان ايران فرهنگي بزرگ مي بايد به نيکويي پاسداشته شود و تمامي ما ايران دوستان نيز هر سال و به ويژه امسال که اين مناسبت ملي به ثبتي جهاني نيز رسيده است بيش از پيش در هر چه باشکوه تر برپا داشتن آن کوشا باشيم

پس همه با هم براي نوروز خويش به پيش

با آرزوي سالي پر از آبادي , سرفرازي , شادي و سرور براي ايران و ايراني و يک دلي تمامي هم وطنان در سرتاسر کره خاکي که مي تواند حقيقتا سرآغاز روزي نو براي فرداي سرزمينمان باشد