رفتارهای غير مسئولانه، غير منطقی و ناعادلانه جمهوری اسلامی ايران نه تنها بدترين مشکلات و مصيبت ها را برای مردمان ايران بوجود آورده بلکه دولت ها و متاسفانه برخی از مردمان جهان را نيز به اين فکر انداخته که ما مردمانی خشن و ماجراجو هستيم. و به نظر می آيد همين برداشت سبب شده که به طور مستقيم و غير مستقيم منافع حقوقی و فرهنگي ما، به عنوان بخشی از مردمان کره خاک، که بر اساس قوانين بين المللی بايد مورد توجه موسسات بين المللی باشد مورد بی توجهی قرار گرفته است.
يکی از رفتارهای غيرمسئولانه دولت ايران بی توجهی و يا تخريب های عمدی بخشی از محوطه های باستانی و يا بناهايي است که متعلق به قبل از اسلام يا متعلق به مذاهب ديگر است.
در چهار سال گذشته ما، بخشی از مردمان فرهنگدوست در سراسر جهان، و بر اساس بيانيه حقوق بشر، و کنوانسيون 1972 حفظ آثار ملی و جهانی، در «کميته ی بين المللی نجات پاسارگاد» گرد آمده ايم و با انجمن ها و گروه های همراه يا وابسته به آن در خارج و داخل ايران برای نجات اين ميراث های ملی و بشری تلاش کرده ايم. ما بارها و بارها نامه هايي به سازمان های حقوق بشر، و سازمان يونسکو، نوشته ايم و با عکس ها و مدارکی مستند و کارشناسانه آن ها را در جريان ويرانی های هر روز فزاينده قرار داده ايم.
مهمترين اين ويرانی مربوط است به آرامگاه کورش بزرگ است ـ رهبری سياسی که در راستای برابری حقوقی مردمان و صلح ميان آن ها تلاش می کرد. کسی که به تصديق و نظر اکثر باستانشناسان و تاريخ دانان جهان به عنوان اولين گوينده حقوق بشر در 2500 سال پيش شناخته شده است.
آنچه آرامگاه کورش را تهديد می کند از جانب سدی به نام سيوند است که در نزديکی اين محل ساخته شده و از طريق بالا بردن رطوبت هوا و سطح آب های زيرزمينی اين اثر را به سوی ويرانی می راند.
اما متاسفانه نه تنها دولت و سازمان ميراث فرهنگي ايران تا اين لحظه هيچ واکنشی جز لجبازی انجام نداده بلکه يونسکو نيز در اين مورد سکوت کرده است. در عين حال و همزمان با بخشی از حکومت ايران که سعی دارد کورش را، به عنوان نشانه ای از فرهنگ قبل از اسلام ايران رد کند، دو نشريه اروپايي نيز دست به انتشار مقالاتی عليه کورش بزرگ زده اند که پاسخ آن ها به طور مستند و تاريخی و بوسيله افرادی متخصص داده شده است.
در واقع آن چه که ما اکنون برای نجات آن تلاش می کنيم چيزی نيست جز يک فرهنگ خردمدار که از سلطه جويي و جنگ و خشونت و تبعيض به دور است و خواستی انسانی است برای زيستنی متمدنانه، و توام با آشتی و مهر با مردمان سراسر جهان، و بر کنار از هر نوع تبعيض مذهبی يا عقيدتی.
اما اکنون، آن گونه که کارشناسان و مهندسين خبر می دهند و آن چنان که از خبرها و عکس های موجود برمی آيد آرامگاه يکی از مهم ترين پايه گذاران اين فرهنگ متمدن، يعنی کورش بزرگ، در خطری جدی و عمدی ناشی از فرو رفتن در آب است.
خانم ها، آقايان، ما برای نجات اين منطقه که جزو ميراث جهانی، و در واقع جزو ميراث همه ی مردمان جهان است، از شما ياری می طلبيم و می خواهيم که از يونسکو و ديگر سازمان های مربوط به آثار باستانی در کشور محل اقامت خود بخواهید که برای حفظ اين اثر مهم بشری همراه ما باشند و نگذارند که به دليل غرض های سياسی تبعيض آلود ماجرای تخريب مجسمه بودا به دست طالبان يک بار ديگر و اين بار در کشور ما اتفاق بيفتد.
با مهر و احترام
شکوه ميرزادگي
از سوی کميته بين المللی نجات پاسارگاد
هفتم اگوست 2008
www.savepasargad.com
Asking for help from the people of the world to save Pasargad
The irresponsible, irrational and unjust behavior of Islamic regime of Iran not only has brought about the worst problems and calamities to the Iranian people, but has also caused some other states and nations to believe that Iranians are a violent and adventurous people. It seems that this very notion is – both directly and indirectly - the root of ignoring Iranians’ cultural and legal interests that, according to international laws, deserve to be protected by international institutions.
One of the irresponsible actions of the Islamic regime is its ignoring the intentional plight of archeological sites and monuments that either belong to the pre-Islamic period of Iranian history or are related to religions other than Islam.
Upon the provisions of Human Rights Charter and the 1972 Convention for preservation of national and world heritage, we - a group of people interested in the cultural heritage of the world - have gathered together in the International Committee to Save the Archeological Sites of the Pasargad Plains, and with the collaboration of numerous interested groups and societies both inside and outside of Iran, are endeavoring to salvage some of humanity’s cultural heritage. In several occasions we have written to Human Rights institutions, as well as the UNESCO, documenting our claims with pictures and reports prepared by specialists and experts, while explaining the ever-increasing pace of this destructive trend in Iran.
The most important endangered Iranian monument and site is the mausoleum of Cyrus the Great who, all through the history, has been considered as an important world political leader who championed the equality of people in the eye of the law and the prevalence of peace amongst the nations. He is the first one who, according to the accounts of the majority of the world archeologists and historians, declared and sanctified what we label today as Human Rights, 2500 years ago.
The threat to his mausoleum comes from a dam – called Sivand – that has been constructed in the vicinity of this archeological site and is ruining it through elevating the humidity as well as the sub-terrain waters.
Unfortunately, it is not only the Islamic regime that has ignored all the warnings and has actually intensified the operation of the dam. UNESCO has also chosen to be silent in the face of this imminent danger.
The physical destruction of this monument has now been coincided with an orchestrated attack by the Islamic regime against Cyrus himself – an attack that is now being intensified by the articles written and published by two European periodicals. Although such biased articles have received due response from historians and experts, it is obvious that this two-tongued attacks are aiming the most revered and proud moment of Iranian pre-Islamic history that represents a rational and humane culture, far from atrocities of the ancient world and searching for world peace, harmony and co-existence of humans, regardless of their races or religious affiliations.
We have now actually entered a critical phase, when the reports of experts and engineers, as well as the pictures taken from Cyrus’s resting place vividly manifest the immediacy and seriousness of the dangers foreseen since long time ago by all interested parties.
Ladies and gentlemen!
We are seeking your help to salvage an ancient site that is registered by international authorities as a part of human heritage. We need the help of every one of you to put pressure on your local branches of UNESCO and other institutions responsible for the preservation of human heritage, asking them to act upon their assumed responsibilities and do not let political intentions hinder their efforts to stop yet another destruction of ancient treasures just like what Taliban of Afghanistan did to the Buddha’s statutes.
With thanks and anticipation
On behalf of ICSP
Shokooh Mirzadegi
August 07, 2008
www.savepasargad.com
هشدار گروه کارشناسی کمیته بین المللی نجات پاسارگاد
خطر سست شدن بستر و همچنین سنگهای پی در پاسارگاد کاملا جدی می باشد
مدت هاست بخش هایی از نهادهای قدرت بدون اندکی ملاحظه و دلسوزی کمر به نابودی، میراث به یادگار مانده از تاریخ و تمدن با شکوه این مرز پر گوهر، بسته اند و نمادهای عظمت و بزرگی این کشور را که برای ایران و ایرانیان مایه افتخار و مباهات است يکی پس از ديگری می بخشند، می فروشند و يا به شکلی عمدی به ويرانی می کشانند.
به غیر از آثار باستانی که دائما و بدون توقف ، سالهاست به صورت برنامه ریزی شده ای سر از موزه ها و کلکسیون های دولتی و خصوصی خارج از کشور در می آورند ، بناهای تاریخی نیز یک به یک در حال تخریب و نابودی می باشند ، سد باستانی جره رامهرمز ، کتیبه های مدفون شده در زیر سدهای کارون 3 و 4 ، هرمز اردشیر ، کتیبه خلیج فارس در جزیر خارک ، پاسارگاد در سد سیوند و ... آثار ديگری که یا با عدم توجه مسئولان و یا به بهانه توسعه در حال نابودی می باشند .
پروژه سد سیوند که از سالها پیش توسط مهندسین مشاور و پیمانکار دولتی وابسته به نهادهای نظامی آغاز شده تا به امروز و با وجود اعتراضات گسترده مردم و نهادهای غیر دولتی و مدنی در داخل و خارج از ايران همچنان ادامه دارد پروژه ای است کاملا زيان بخش. این سد عواقبی خطرناک و غیرقابل جبران برای پاسارگاد و آثار ديگر تاريخی و حتی طبيعی آن منطقه به همراه داشته است.
متاسفانه نه تنها احداث اين سد عملی کاملا غير فنی و غير کارشناسانه بوده بلکه به ساده ترين اصول سد سازی هم در اين مورد توجه نشده است. به طور مثال:
ـ در وقت ساختن یک سد به دلایل فنی ضرورت دارد که تمامی خروجی ها و منافذ در اطراف سد و مخزن که می تواند باعث خروج آب گردد با احداث دیوار و پرده آب بند مسدود شود . با وجود آبهای زیر سطحی و حرکت آن در مسیر و جهت رودخانه و شیب زمین ، احداث این دیوار و پرده آب بند سبب شده که سطح آبهای زیرزمینی بالا آمده و پی آرامگاه کورش بزرگ در پاسارگاد مستقیما در معرض آب قرار گیرد . این رخداد خطرناک می تواند فاجعه بسیار بزرگی را برای این اثر تاریخی و مهم ایجاد نماید چراکه با توجه به وجود آب در زیر سازه ای سنگی با ارتفاع چهارده متر و مساحت بیش از یکصدو شصت متر مربع می تواند بدلیل سست شدن زمین طبیعی در زیر مقبره کورش، باعث نشست آن و در نهایت فروریزی پاسارگاد گردد
ـ خطر دیگر، به دلیل آهکی بودن سنگ های بکار برده شده در بنای پاسارگاد و قرار گرفتن مستقیم آن در برابر آب می تواند به دلیل وجود پدیده کارست که سنگ های آهکی را سست و اسفنجی می نماید ، پی آنرا از بین برده و ساختمان پاسارگاد دچار ریزش و نابودی شود .
ـ این موضوع جدای از رطوبت حاصل از هوای منطقه و تاثیر آن بر سنگهای بنا می باشد که آن نیز به تنهایی و به دلیل احداث سد و بالا رفتن میزان رطوبت می تواند در طول زمان آثار مخرب فراوانی را با تشدید هوازدگی بر روی سنگ های بنا داشته باشد .
به اين ترتيب و با توجه به گزارش های دقیق کارشناسی که تا به حال انجام شده و همچنين عکسهای موجود در منطقه ، اعلام می کنيم که تراز آبهای زیر سطحی به یک متری سطح زمین رسیده و خطرات ذکر شده در خصوص سست شدن بستر و همچنین سنگهای پی در پاسارگاد کاملا جدی می باشد، لذا ضمن اعلام خطر ، وظيفه حرفه ای و ملی خود می دانيم که ضمن اطلاع به مردمان ايران صریحا هشدار دهيم که اگر مسئولين مربوطه هرچه سریعتر نسبت به برطرف کردن وضعیت موجود و تعطیلی سد و رفع خطر از آن منطقه اقدام نکنند به زودی شاهد فاجعه ای غير قابل جبران خواهيم بود که شرمساری آن متوجه مردمان با فرهنگ ايران نيز خواهد شد.
حميد خادم، مسئول گروه کارشناسی کمیته بین المللی نجات پاسارگاد