سالروز اعلامیه جهانی حقوق بشر خجسته باد!
در سیر تاریخ تمدن بشر، پدیداری ارزشهای جهان شمول نه تنها نقطه عطفی در تاریخ تعاملات جوامع بشری ایجاد کرده بلکه پیشرفت مترقیانه تمدن بشری نیز به شمار رفته است. در این راستا، اعلامیه جهانی حقوق بشر زمینه ساز تحولاتی شگرف در عرصه های گوناگون جامعه بین المللی شده است. آموزه های فلسفی و نظری حقوق بشر ریشه در حوزه گسترده ای از فرهنگها دارد، و هرچند از دید تاریخی بنیانگذار قانونهای کشوری مبتنی بر حقوق بشر ایرانیان باستان بوده اند، ولی هر جامعه به نوبه خود در مقاطعی از تاریخ سهمی در اثرگذاری بر این آموزه های اجتماعی داشته است. مفهوم امروزی حقوق بشر در دوران نوزایی و روشنگری اروپا پدیدار شد. دیدگاههای اندیشمندان سده هیجدهم، بر اعلامیه استقلال و منشور حقوق شهروندی امریکا، و بهمین ترتیب بر اعلامیه حقوق بشر و شهروندی انقلاب فرانسه و سرانجام بر اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل تاثیرگذار بوده است. این اعلامیه ها بنیاد اجرایی و عملی به رسمیت شناختن و رعایت حقوق بشر را در نظام بین الملل بنا نهادند. اعلامیه جهانی حقوق بشر که ما امروز سالروز آن را گرامی می داریم، نقطه آغازین تدوین وتصویب میثاق های حقوق بشری و پیش بینی سازوکارهایی به منظورایجاد تعهد دولتها نسبت به حقوق بشر گردید. از هنگام تصویب این اعلامیه تا کنون گامهای بلند و رسایی در راه دستیابی به حقوق شهروندی و آزادیهای بنیادین انسان برداشته شده است. اصول مندرج در این اعلامیه اثر ویژه ای نیز در راستای زمینه سازی و تسریع پایان یافتن استعمار ملتها توسط کشورهای قدرتمند و زیاده خواه داشته است.
از سوی دیگر، اعلامیه جهانی حقوق بشر محور بسیاری از تحولات جهانی در عرصه هایی چون حقوق بشر توسعه، حقوق بشر محیط زیست و، فراتر از همه، حقوق انسان دوستانه در منازعات بین المللی بوده است. امروزه پیوندی ناگسستنی میان حقوق بشر، توسعه پایدار و صلح جهانی به وجود آمده و شورای امنیت سازمان ملل متحد در پرتو اصول و اهداف منشور موفق شده در پرتو قانون های جهانی حقوق بشری صلاحیتهای نوینی مانند دخالتهای انسان دوستانه در رابطه با نقض فاحش حقوق بشر و همچنین صلاحیت شبه قضایی بوسیله دادگاههای ویژه، دادگاههای پیوندی یا مختلط و سرانجام ایجاد دیوان کیفری بین المللی، مسئولان و آمران ناقض فاحش حقوق بشر را تحت پیگرد، محاکمه و مجازات قرار دهد.
در شرایطی که حقوق بشر در بسیاری از زمینه های زندگی جوامع انسانی اثرگذار بوده و رهگشای بسیاری از مسائل و دشواری ها، بویژه در جوامع سنتی شده است، در برخی جوامع استبداد زده مانند ایران، حاکمان سیاسی و مسئولان اجرایی و قضایی، حقوق بشر را در دایره حاکمیت سیاسی تعریف می کنند و برای توجیه رفتار خشونتبار و غیرانسانی خود، در برابر رشد گسترده و سریع حقوق بشر در دیگر مناطق جهان، در توجیه رفتار ضد حقوق بشری خود بهانه های نسبیت فرهنگی و دوگانگی غرب در برخورد با حقوق بشر را عنوان می کنند یا به بهانه حفظ امنیت ملی به آسانی اصول حقوق بشری مردم خود را زیر پا می گذارند.
در این شرایط، بخشی از توده های ناآگاه با روحیه استبدادزده در جو اختناق سیاسی و تفتیش عقاید، برای گذران زندگی و تامین معاش، ناچار فرهنگ چاپلوسی عبودیت گونه با نگاه از پایین به بالا و رفتار رعیت گونه همراه با اطاعت محض را پیشه می کنند و زمینه های تحول در حقوق بشر و مردم سالاری را با انسداد مواجه می سازند.
افزون بر آن، در این جوامع استبدادزده، تعارضهای فکری و نظری نخبگان دگراندیش دغدغه های علمی را در میدان معاش و مقام تضعیف می کنند و در نتیجه اندیشه و کنشگری حقوق بشری در این جوامع به کمترین اندازه می رسد. در صورتیکه سرشت جهانشمولی حقوق بشر و آزادیهای بنیادین انکارناپذیر انسانی، با همه جوامع جهانی وابستگی متقابل و ارتباط تنگاتنگ دارد و یک جامعه نمی تواند برای طولانی مدت خود را از مسیر تحول حقوق بشری جهانی جدا نگه دارد. دولتها وظیفه دارند که صرفنظر از پیشینه های تاریخی، فرهنگی و مذهبی مورد سلیقه خود، و صرفنظر از نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر آنها، به تقویت و حمایت از حقوق بشر و همه آزادیهای بنیادین بپردازند، زیرا در غیر اینصورت دیر یا زود مقهور جریان شتابان و مسلط این ارزشهای جهانشمول خواهند شد.
جبهه ملی ایران
تهران - 19 آذر 1389 (10 دسامبر 2010)
No comments:
Post a Comment