ایران نوین

Tuesday, May 4, 2010

پيام دکترمصدق بمناسبت روز کارگر در سال ۱۳۳۰

هموطنان عزيز
هيچ تصور نمی شد موقعی پيش آيد که به عنوان نخست وزير بوسيله راديو با شما صحبت کنم و هيچوقت تصور نمی کردم با ضعف مزاجی که دارم مسؤليت چنين کار خطيری را قبول نمايم.

قضيه ی نفت سبب شد که من اين بار گران را بدوش بکشم و اکنون تنها خدا می داند تا کی بتوانم آن را تحمل کنم.


هموطنان عزيز رأی بی سابقه و بی شائبه ی همکاران عزيزم نمايندگان محترم مجلس شورایملی و مجلس سنا،
و اظهار تمايل آن ها بزمامداری اينجانب سبب شد که از نظر فريضه ی ملی از قبول زمامداری خودداری نکنم و امر اعليحضرت همايون شاهنشاهی را در تشکيل دولت اطاعت نمايم.


هموطنان عزيز ترديد ندارم که برای قبول اين کار و بار گرانی که بدوش گرفته ام از بين می روم چون مزاج من متناسب با قبول چنين وظيفه ی مهمی نيست ولی در راه شماجان چيز قابلی نيست و از صميم قلب راضی هستم که آن را فدای آسايش شما کنم.


در اينجا از دو دسته هموطنان عزيزم در خواستی دارم که ناچارم آن را عرض کنم و از حضورشان تقاضا نمايم با قبول آن به من کمک کنند.


تقاضای اول من از بعضی از آقايان ارباب قلم و روزنامه نگاران است که از آزادی سوء استفاده نکنند و عفت قلم را هميشه رعايت نمايند ـ زيرا هيچوقت نمی خواهم ترتيبی پيش آيد که آنها نتوانند منويات خود را اظهار کنند ولی اظهار منويات و استفاده از آزادی بايد تا حدی باشد که به آزادی ديگران و حقوق مشروع آنها و به امنيت مملکت خللی وارد نکند.


تقاضای دوم من از هموطنان عزيزم کارگران است، که من آن ها را مثل فرزندان حقيقی خودم دوست دارم و می دانم آن ها زحمت می کشند، و نان می خورند، و از کار ديگران سوء استفاده نمی نمايند.
اميدوارم فردا بمناسبت روز اول ماه مه، که عيد کارگران دنياست و آن ها هم بالطبع در آن جشن بزرگ شرکت می کنند، طوری رفتار نمايند که نظم و ترتيب و آرامش آنها برای ديگران سرمشق شود.

کارگران ارجمند و عزيز ما ميدانند که جبهه ی ملی از ابتدای تشکيل خود برای بسط دمکراسی و تأمين آزادی و مخصوصاً برای فراهم آوردن موجبات رفاه و آسايش طبقات محروم مملکت مبارزه کرده و از راه نجات ملت ستمديده ی ايران و وصول باين مقاصد ملی را در استقلال اقتصادی و تسلط بر منابع ثروت ملی تشخيص داده است. اينک که به خواست خداوند متعال و به همت نمايندگان مجلس بزرگترين منابع ثروت ملی به ملت بازگشته همگی يقين داريم که اگر درست از آن ثروت سرشار استفاده شود ملت ما خواهد توانست در آتيه با نهايت رفاه و آسايش بسر برد و دوش بدوش ملل راقيه وظيفه ی خود را در کمک به تمدن عالم به انجام رساند. ولی واضح است که اگر تفرقه و نفاق و اغتشاش در ميان ما پيدا شود تمام زحمات ملت ايران نقش بر آب خواهد شد زيرا با هرج و مرج و بی نظمی قوای ملی بايد مبارزه با اغتشاش کند و ناچار از بهره برداری از منابع نفت و هرگونه فعاليت برای عمران و آبادی کشور خود بازبماند. ولی اطمينان دارم کارگران هوشيار ما با حفظ نظم و آرامش و جلوگيری از بروز اغتشاش اين بهانه را هم از دست دشمنان خواهند گرفت و بدنيا ثابت خواهند کرد که ملت ايران راه را از چاه تشخيص می دهد و اينک که می بينند شب تيره کشور رنج ديده ی آنها بسحر نزديک شده و عنقريب انشاء الله آفتاب سعادت ملت ايران طالع می شود.

بدولتی که جز خدمت بآنها هيچ گونه منظور و مقصودی ندارد مجال خواهند داد تا با فراغ بال بوظيفه ی خطير ملی خود، که تقويت استقلال سياسی و تأمين استقلال اقتصادی کشور است عمل نموده و عدالت اجتماعی و رفاه و آسايش عموم طبقات مملکت را انشاء الله فراهم کند.

شما را به خدا می سپارم و از باری تعالی مسئلت دارم که مرا در مقابل هموطنان عزير شرمسار نکند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـ * ـ توضيح هيئت تحريريه نشريه اينترنتی جنبش سوسياليستی ـ نشريه سازمان سوسياليست های ايران ـ سوسياليست های طرفدار راه مصدق

ــ اولين اقدام دولت دکتر مصدق لغو دستور شهربانی کل کشور دائر بر ممنوعيت تظاهرات کارگران بمناسبت جشن اول ماه مه بود. پيام دکترمصدق بمناسبت روزگارگر در ١٠ ارديبهشت ۱۳۳۰ ( شب اول ماه مه ۱۳۵۱) از راديو تهران پخش شد و در واقع اولين پيام دکترمصدق در دوران نخست وزيری اش بود.

منبع : مجموعه ای از نطق های تاريخی دکترمصدق ـ پيام دکترمصدق ـ نظم و ترتيب کارگران بايد برای ديگران سرمشق شود.صفحات ٨٩ و ٩٠ ـ نشريه شماره ٣ ـ سازمانهای جبهه ملی ايران در اروپا ـ ١٤ اسفند ماه ١٣٤٦ ـ چاپ اروپا

بیانیه جبهه ملی ایران به مناسبت روز جهانی کارگر

روز جهانی کارگر را به هم میهنان کارگر شادباش می گوییم، هرچند که روز کارگر در جمهوری اسلامی روز درد است، روز یادآوری هر آنچه بد است که بر سر کارگران زحمتکش و ستمدیده ما می آید. روز کارگر در ایران تنها روزی است که جمهوری اسلامی به یاد کارگران می افتد تا مانند همیشه وعده توخالی تحویلشان بدهد و آنان را که باور نمی کنند، کتک بزند، تهدید کند و به زندان بیاندازد.

روز جهانی کارگر روز همبستگي جهانی کارگران است، روزی که همه کارگران سر می افرازند که ما هستیم و باید به ما گوش فرا دهید. ما که نیروی پیشرانه تولید و توسعه صنعتی و کشاورزی هستیم، نباید در فقر و محرومیت بسر بریم. روز جهانی کارگر يادآور تلاش بخشی از جامعه است که همواره حقوقشان از سوی دولتها، قدرتمداران و سرمايه داران، به ویژه در کشورهای استبدادی که کارگران حق گردهمایی و سازماندهی و همبستگی ندارند، ناديده گرفته می شود.

ما به حاکمیت که با بی توجهی به نیازها و حقوق قانونی و جهانی کارگران، و نیز با نابود کردن صنعت و کشاورزی و جانشین کردن آن با واردات از کشورهای درجه سه، جامعه کارگری ما را به بیکاری و فقر و ناامیدی کشانده هشدار می دهیم که اگر کارگران برخیزند شما فرو خواهید خزید.

جبهه ملی ایران خواستار کمترین حقوق کارگران ایران به شرح زیر می باشد:

1- آزادی سازماندهی و همبستگی صنفی برابر با اصل 26 قانون اساسی.

2- آزادی گردهمایی، اعتصاب و اعتراض برابر با اصل 27 قانون اساسی.

3- آزادی بی قید و شرط کارگرانی که به جرم اعتراض و اعتصاب و تشکل زندانی شده اند. لغو مجازات اعدام و آزادی بی قید و شرط منصور اسانلو، ابراهیم مددی و علی نجاتی و دیگر فعالان کارگری.

4- برابری مرد و زن در محیط کار، برابری دستمزد و مزایا، وتوجه به حقوق و مزایای افزوده زنان باردار و شیرده، همانگونه در فرهنگ ایرانی هزاران سال به آن توجه می شده است.

5- ممنوعیت کار کودکان برابر با قوانین بین المللی و اجبار و تامین امکانات آموزش و تغذیه رایگان کودکان.

6- برخورداری کارگران و خانواده های آنان از حقوق بازنشستگی، تامین اجتماعی، بیمه های درمانی و بیکاری و فراهم آوری مشارکت کارگران در سود کارخانه ها، برابر با اصل 29 قانون اساسی و قوانین بین المللی.

7- جلوگیری از واردات بی رویه و نابودساز صنایع و کشاورزی کشور و، در نتیجه، افزایش بیکاری و فقر در جامعه.

جبهه ملی ایران

تهران - 11 اردیبهشت 1389 (1 مه 2010)

بيانيه به مناسبت بزرگداشت اول ماه مه ( 11 ارديبهشت ) روز جهاني کارگر

در کشور ما، طی سال های حاکمیت نظام واپسگرای اسلامی، متاسفانه وضعيت کار ومعیشت کارگران و زحمتکشان ایران همواره رو به وخامت بوده است. سو سیاست های اقتصادی- سیاسی ، ضعف مدیریت و ندانم کاری کاربدستان، گرانی و تورم فزاينده کالا ، واردات بی رویه ، عدم امنیت شغلی، مزد بگيران را با وضع ناهنجاری روبرو ساخته است که جز با تغیرات بنیادین در سیستم سیاسی و اجرایی کشور و استقرار دمکراسی و حاکمیت ملی راه برون رفتی بر آن متصور نیست. با به اجرا درآمدن لایحه گدا پروری موسوم به طرح " هدفمند سازی يارانه ها "ی دولت نا مشروع احمدی نژاد، زحمتکشان و حقوق بگیران کشور با افزايش بیشتر فشارهای ناشی از تورم روبرو خواهند بود. این مهم زمانی انجام میگیرد که نرخ تورم (گزارش های رسمی مجلس اسلامی) ۲۳.۶ درصد است و فاصله درآمد کارگران با هزينه و تامين سطح زندگی بيشتر و بیشتر شده است. حکومت اسلامی از آنجا که اصولا اعتقادی به بهبود وضع کارگران نداشته و ندارد ، سرسختانه در مقابل خواسته های طبيعی و برحق کارگران از جمله ایجاد تشکل های صنفی و فعالیت های سندیکایی ایستادگی می کند.
در آستانه فرا رسيدن اول ماه مه روز جهانی کارگر و با گذشت بیش از صد و بیست سال از این روز تاریخی و بزرگ که نماد آزادی و عدالت اجتماعی در سراسر جهان است، کارگران و زحمتکشان کشور ما از ابتدائی ترین خواستها چون آزادی سندیکاهای صنفی محروم و ایران از معدود کشورهائی است که این روز تاریخی، تحت استیلای حکومت اسلامی تعطیل رسمی نیست. و متاسفانه کارگران ایران مانند کارگران سراسر جهان از حق برخورداری از گردهمائی و بیان اعتراضات و خواست های خود در این روز تاریخی محروم میباشند. جبهه ملي ايران ـ آلمان ضمن بزرگداشت اين روز تاريخي و بزرگ كه سمبل مبارزات كارگران در جهان است ، به كارگران جهان و خصوصا كارگران و زحمتکشان هموطن تبريك می گويد و از کارگران کشورمان دعوت می کنیم که در کنار مبارزات بر حق صنفی خود ، به جنبش بزرگ و سراسری ملت ایران بپیوندند، باشد که همراهی کارگران با زنان ، جوانان و دانشجویان، اقلیت های قومی و مذهبی و دیگر اقشار جامعه رنگارنگ میهنمان ، ملت ما را در رسیدن به آرمانهای تاریخی خود که همانا کسب استقلال، آزادی و عدالت اجتمایی باشد رهنمون سازد.


شنبه11 ارديبهشت 1389 ( اول ماه مه 2010 )
جبهه ملي ايران ـ آلمان

مردم را در پیکار سرنوشت سازشان تنها نگذاریم

هوشنگ کردستانی

در تمامی سالهای گذشته، همواره از سوی آزادیخواهان درون و بیرون از کشور تلاش ها و کوشش های فراوانی در جهت پدید آوردن یک اتحاد یا دست کم ائتلاف در راستای تحقق آرمان های ملی و تاریخی مردم ایران صورت گرفت. بدون آنکه بخواهیم منکر اثر همه این کوشش ها بشیویم که در بسیاری از موارد از سرِ صمیمیت و دلبستگی به میهن و عشق به ایران الهام می گرفت، شوربختانه باید گفت عوامل متعددی مانع، به نتیجه رسیدن این تلاش ها به ویژه در خارج از کشور شده است.

اکنون که با وجود تسلط و چیرگی استبداد مذهبی بر سرنوشت مردم و شرایط دردناک و کشنده حاکم بر کشور، مردم در ایران به یک همبستگی تاریخی رسیده اند که دنیا را به شگفتی واداشته و امیدهای زیادی برای رهایی از نظام ولایت فقیه و رسیدن به آزادی، حاکمیت مردم و جدایی دین از حکومت پدید آمده است، متأسفانه در میان ایرانیان خارج از کشور هنوز انسجام و هم آهنگی فراگیر لازم در جهت پشتیبانی از مبارزات آزادیخواهان درون کشور شکل نگرفته است. برای رسیدن به هم آهنگی و اتحاد سیاسی در جهت یاری رساندن به مردم درون کشور بایستی از عواملی که در گذشته مانع و سد راه وحدت و اتفاق ایرانیان خارج از کشور شده پرهیز کرد.

متاسفانه در بیشتر نشست ها و گردهمآئی هایی که در خارج از کشور در این سالها برگزار گردیده، گفتگوها و تبادل نظرها نه آنکه پیرامون اصول مورد توافق بلکه به جدل بر سر مسائل مورد نفاق منجرو از هم پاشیده شده است. عوامل دیگری که بیش و کم به این پراکندگی ها دامن زده است عبارتند از:

1- برتری دادن به منافع شخصی و گروهی بر منافع ملی

2- تضاد در موضع گیری مبارزاتی در این مورد که آیا برای رسیدن به آزادی و استقرار مردم سالاری باید از سد استبداد مذهبی و نظام ولایت فقیه عبور کرد و یا آنکه با بودن نظام ولایتی و قانون اساسی آن صرفاً با حمایت از برخی از چهره های وابسته به جناح های حاکمیت- بدون توجه به پرونده سیاسی و کارکردهای گذشته شان - در چهارچوب همین نظام گام به گام به آزادی و مردم سالاری رسید.

3- گرفتار شدن در دام حیله ها و بازی هایی که عوامل نظام بمنظور منحرف ساختن مسیر مبارزه طراح آن بوده و به

اشکال گوناگون تکرار شده و باعث دور شدن نهضت آزادیخواهی از مسیر درست و اصلی مبارزه گردیده است.

4- غرق شدن در گذشته و و درجا زدن در تاریخ و ورق زدن اوراق گذشته به امید پیـدا کـردن دلـیلی بــرای اثبــات نظریه های تاریخی مشخص خود، بسیاری از مبارزان را از درک درست واقعیت های سیاسی امروز ایران دور نگاه داشته است.

5- بحث اینکه چه کسی جمهوریخواه یا مشروطه خواه، ملی گرا یا مارکس گرا، متدین یا غیر متدین است هنوز در بحث های سیاسی خبرگان سیاسی ایرانیان خارج کشور بیش و کم جایگاه برجسته ای را اشغال کرده است.

اگرچه جنبش مردم ایران درماههای اخیر نور امیدی را جایگزین یاس و ناامیدی کرده تا آنجا که مبارزان خارج ازکشور نیز به این جنبش پیوسته اند. متاسفانه موانع تازه ای را بر سر راه همبستگی شاهدیم.

از جمله بحث قراردادن نشان شیر و خورشید بر روی پرچم ایران و یا اصرار بر خود داری کردن از دادن شعارهایی که سران جناح اصلاح طلب را به خطر می اندازد و ... بر تضادها افزوده است.

در ایران اما، مردم نه در حال ورق زدن تاریخ و نه در پی دامن زدن به پراکندگی های عقیدتی و وابستگی های سازمانی یکدیگرند، آنها در حال ساختن تاریخ ایران هستند.

برای شرکت در تظاهرات اعتراض آمیز، شرکت یا تحریم انتخابات، از یکدیگر نمی پرسند، مشروطه خواه یا جمهوریخواه اند، پیرو چه کیش و آیین مذهبی هستند و ... آنها دست های پرتوان و آینده ساز خود را به همدیگر داده و به اتفاق وارد تاریخ شده و تاریخ را می سازند.

اکنون آن همبستگی ملی، آن نهضت فراگیر جبهه یا جنبش ملی که سالهاست امید به شکوفایی آن بسته بودیم و می تواند عامل بزرگ و تعیین کننده در مبارزه سرنوشت ساز ملی باشد در ایران پدید آمده است. اگر به جدل ها و دشمنی های کوته بینانه گذشته ادامه دهیم، اگر به ندای حق طلبانه مردم پاسخ مثبت ندهیم، اگر به یاری آنها بر نخیزیم و باز هم به بحث های خسته کننده و بی نتیجه همچون گذشته ادامه دهیم، بجای زندگی کردن در واقعیت های امروز، در گذشته زندگی کنیم در برابر تاریخ مسئول بوده و نسل آینده ما را نخواهد بخشید و در آن صورت نباید انتظار داشته باشیم عواملی از جناح های حاکمیت، حرکت پرخروش مردم را به سود خود و جناح شان در مبارزه کسب قدرت بکار نگیرند تا با جابجا شدن مهره ها در حاکمیت، نظام استبداد مذهبی با تغییراتی روبنایی و نه بنیادی کماکان تداوم یابد.

بیاییم مردم ایران را در پیکار سرنوشت سازی که آغاز کرده اند تنها نگذاریم.

تنها راه پاسخگوئی مثبت به ندای حق طلبانه ملت ایران، پذیرش همبستگی و اتحاد در تحقق اصول بنیادی و اساسی می باشد. بحث های انحرافی و سماجت در اثبات حقانیت شخصیت و یا تاکید بر انکار کردن فلان شخصیت هرگز نمی تواند راهگشای رهایی ملت ایران از جهنم ولایت فقیه باشد و ما را دچار مدار بسته ای خواهد کرد که تنها به استحکام رژیم اسلامی یاری خواهد داد. بیائید گذشته را به تاریخ بسپاریم و قضاوت در مورد گذشته را به بازستانی کشور از این انیران موکول سازیم.

****

Friday, April 23, 2010

اطلاعیه مطبوعاتی سازمان جبهه ملی ایران – آلمان

هموطنان عزیز!


بدین وسیله به اطلاع میرسانیم که جبهه ملی‌ ایران- آلمان از این تاریخ (سه شنبه 31 فروردین ماه 1389) رسما همکاری خود را با جبهه ملی‌ ایران- اروپا پایان میدهد و مستقل به فعالیت‌های سیاسی - اجتماعی و فرهنگی خود ادامه میدهد. متاسفانه اختلافات در برداشت از فرهنگ سیاسی جبهه ملی ، عدم پایبندی به اصول دمکراتیک و سازمانی، شکافی در همکاری ما ایجاد کرد که راهی‌ جز جدایی برای ما باقی‌ نماند. تلاش بسیار و رایزنی‌های گوناگون انجام شده پس از کنگره دوم مورخ ( شنبه 20 و یکشنبه 21 فوریه 2010 برابر با 1 و 2 اسفند ماه 1388 ) هم متاسفانه نتیجه مثبتی بهمراه نداشت. در پایان ، ما برای این دوستان در پیمودن هدفهای سیاسی خویش آرزوی موفقیت می‌کنیم.


سه شنبه 31 فروردین ماه 1389 . کلن / آلمان ( 20 April 2010)

از طرف روابط عمومی

سازمان جبهه ملی ایران – آلمان