به او بالیدن چه آسان و چو او زیستن چه مشکل.
یکه بود و بی مانند و تا به امروز نیز همچنان در درون خانواده اش بی همتا مانده است و در بیرون از آن نامدار و سرافراز، چرا که در طول عمرش سخن جز به حق نگفت و به نا حق نپیوست.
راه آزادی را از برای ملت ایران بگشود و طعمش را هر چند بس کوتاه، بدو چشاند.
غرور و سربلندی را به او بنمود و چشمانش را بر روی مکر استعمارگران باز کرد.
تسلیم زور نشد و سر در برابر زورگویان فرود نیاورد. به دنبال نام نرفت و در پی جاه و مال نشد.
با دشمن ستیز کرد و سر به اجانب نسپرد.
پای بر معتقداتش ننهاد و از مبارزه، هیچ زمان نهراسید.
به خاطر آرمانش به زندان رفت، مرگ به جان خرید و عمری را در تبعید، به دور از خانه و خانمان گذراند.
این چنین بود که برگزیده ایرانیان گشت و نماد آزادگان ایران زمین، به دل ها راه یافت و یادش زنده و نامش جاودان بماند، نه به خاطر اسم و رسم و نه به خاطر ثروت و مقام و ایل و تبارش، فقط به خاطر آنچه که بود و کرد و آن چنان که زیست. سرانجام نیز رسید به آنچه که سزاوارش بود. روانش شاد
شیرین سمیعی/ در خلوت مصدق
برگه ۲۰۰
یکه بود و بی مانند و تا به امروز نیز همچنان در درون خانواده اش بی همتا مانده است و در بیرون از آن نامدار و سرافراز، چرا که در طول عمرش سخن جز به حق نگفت و به نا حق نپیوست.
راه آزادی را از برای ملت ایران بگشود و طعمش را هر چند بس کوتاه، بدو چشاند.
غرور و سربلندی را به او بنمود و چشمانش را بر روی مکر استعمارگران باز کرد.
تسلیم زور نشد و سر در برابر زورگویان فرود نیاورد. به دنبال نام نرفت و در پی جاه و مال نشد.
با دشمن ستیز کرد و سر به اجانب نسپرد.
پای بر معتقداتش ننهاد و از مبارزه، هیچ زمان نهراسید.
به خاطر آرمانش به زندان رفت، مرگ به جان خرید و عمری را در تبعید، به دور از خانه و خانمان گذراند.
این چنین بود که برگزیده ایرانیان گشت و نماد آزادگان ایران زمین، به دل ها راه یافت و یادش زنده و نامش جاودان بماند، نه به خاطر اسم و رسم و نه به خاطر ثروت و مقام و ایل و تبارش، فقط به خاطر آنچه که بود و کرد و آن چنان که زیست. سرانجام نیز رسید به آنچه که سزاوارش بود. روانش شاد
شیرین سمیعی/ در خلوت مصدق
برگه ۲۰۰
برگرفته از صفحه
رهروان نهضت ملی ایران
No comments:
Post a Comment